دوست پسر مافیای من پارت ۲۴=
دوست پسر مافیای من پارت ۲۴=
از زبان میسو
خیالم راحت بود کوک امشب باهام کاری نداره چونکه دیشب رابطه داشتیم بعدش سوار ماشین شدیم مثل همیشه رفتم روی پاش نشستم بعدش خودمو تو بغلش ک اندازه فیل بود جا کردم اون هم بغلم کرد سرمو گذاشتم روی سینش خوابیدم
=:بخواب عشقم رسیدیم هم بغلت میکنم
+:باشه عزیزم مرسی
از زبان کوک
بعدش از لباش ی چندتا مک عمیق گرفتم خوابید
بعدش به جانگ اشاره کردم ک بره سمت دارک وب یک کار خیلی واجب داشتم کل محموله های شمش هامو دزدیده بودند میخواستم برم پیداشون کنم از اون جایی ک میسو خوابش سنگینه و من هم نمیتونستم تو عمارت تنهاش بزارم با خودم آوردمش بعدش ک رسیدیم دارک وب بردمش توی اتاق خودم روی تخت دونفره ی بزرگی که داشتم گذاشتمش روش هم کشیدم بعدش رفتم سراغ کارم
لایکک
از زبان میسو
خیالم راحت بود کوک امشب باهام کاری نداره چونکه دیشب رابطه داشتیم بعدش سوار ماشین شدیم مثل همیشه رفتم روی پاش نشستم بعدش خودمو تو بغلش ک اندازه فیل بود جا کردم اون هم بغلم کرد سرمو گذاشتم روی سینش خوابیدم
=:بخواب عشقم رسیدیم هم بغلت میکنم
+:باشه عزیزم مرسی
از زبان کوک
بعدش از لباش ی چندتا مک عمیق گرفتم خوابید
بعدش به جانگ اشاره کردم ک بره سمت دارک وب یک کار خیلی واجب داشتم کل محموله های شمش هامو دزدیده بودند میخواستم برم پیداشون کنم از اون جایی ک میسو خوابش سنگینه و من هم نمیتونستم تو عمارت تنهاش بزارم با خودم آوردمش بعدش ک رسیدیم دارک وب بردمش توی اتاق خودم روی تخت دونفره ی بزرگی که داشتم گذاشتمش روش هم کشیدم بعدش رفتم سراغ کارم
لایکک
۱۹.۱k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.