قسمت دو پارت 84
لایک و کامنت یادتون نره .
____
فلیکس: باشه باشه تسلیم قول میدم دیگه ارایش نکنم .
هیون: میدونی چیه تورو بیشتر دوس دارم اینکه به حرف گوش میکنی .
فلیکس: چطوره تو نری پیش ات و منم نرم شرکت و بمونم باهم وقت بگذرونیم.
ات: هیونننننننننننن کجاییییییییییی.
هیون: یاااا قلبم از ترس افتاد تو شلوارم😨😅
فلیکس: همچنین صداش دقیقا بلندگو هست .
هیون: یه بوس خیلی نرم و سبک به لیکسی تحویل دادم و دویدم پیش ات .
( 10 دیقه پیش اتاق مینهو و چانگبین)
چان: چانگبینااا ببخشید
چانگبین: باشه بشین
مینهو: هیونگ فک کنم جات نرمه .؟
چان: ها؟ یه لحظه دیدم نشستم رو باس.ن مینهو 😅😅😅
چانگبین: 😅😑😑😑😅😅😅😅😅
مینهو: راحت باش
چان: شیبال .
چانگبین: خب برگردیم به اصل موضوع بابام زنگ زد و گفت باید برم کره .
چان: عه چرا؟
چانگبین: سالگرد مامان و لوناست
چان: به این زودی ! خیلی زود گذشت .
چانگبین: دقیقا
چان: مینهو پاشو کارت دارم .
مین: بگو هیونگ
چان؛ به عتیقه بیبی فیس زنگ بزن بگو قراره بریم شرکتش
مین: عتیقه بیبی فیس دیگه کیه؟
چان: دوس پسرت رو میگم
مین: یااا هیونگ اون کجاش دقیقا عتیقه اس ؟
چان: اینو ولش چانگبین نمیدونی که چی دیدیم !
مین: هیونگ نگوووو
چانگبین: مطمئنم پاچشو گرفتی!
چان: دقیقا زدی تو خال موقع کیس این جناب با بیبی فیس دیدم نمیدونی که چقدر کیس جذابی بود .
چانگبین:😅😅😅
چان: واقعا راس میگم جوری که
مین: هیونگ خجالتم نده
چان: این صدای ات بود؟
چانگبین: خودشه .
( بریم پیش ات و هیون)
ات: یه ساعته منتظرتم
هیون : کار داشتم .
ات:دیدم بوسش کردی پس برگرد پیش فلیکس .
هیون: لیکس هم کارداشت اونم میره بیرون.
ات: منو ببین که میخواستم باهات دردودل کنم اوننننن صبح اون حالتون دیدم پشمام
هیون: ات اروم باش الان چان میاد منو بکشه .
ات: نفس عمیق
چان: عزیزم
هیون: بخدا چیزی نکردم .
ات: 😅😅😅 چان نمیدونی که شاهد چی شدم؟
چان: ؟؟؟؟؟؟
ات: منو تو از صبح داریم شاهد کیس بقیه میشیم اولین مینهو و هان و الانم
هیون: خواهش میکنم نکن.
ات: باشه
چان: بگو دیگه
ات: هیچی
هیون: خب چان ، چانگبین، مینهو و لیکس شما بیرون ما داشتیم حرف میزدیم مگه نه ات؟
ات: اره داشتیم حرف میزدیم بیرون .
چان: چیزی لازم نداری؟
ات: نه ممنون
هیون: خب میگفتی
ات: بین شما چیزی هست؟
هیون : اره ولی ....
____
فلیکس: باشه باشه تسلیم قول میدم دیگه ارایش نکنم .
هیون: میدونی چیه تورو بیشتر دوس دارم اینکه به حرف گوش میکنی .
فلیکس: چطوره تو نری پیش ات و منم نرم شرکت و بمونم باهم وقت بگذرونیم.
ات: هیونننننننننننن کجاییییییییییی.
هیون: یاااا قلبم از ترس افتاد تو شلوارم😨😅
فلیکس: همچنین صداش دقیقا بلندگو هست .
هیون: یه بوس خیلی نرم و سبک به لیکسی تحویل دادم و دویدم پیش ات .
( 10 دیقه پیش اتاق مینهو و چانگبین)
چان: چانگبینااا ببخشید
چانگبین: باشه بشین
مینهو: هیونگ فک کنم جات نرمه .؟
چان: ها؟ یه لحظه دیدم نشستم رو باس.ن مینهو 😅😅😅
چانگبین: 😅😑😑😑😅😅😅😅😅
مینهو: راحت باش
چان: شیبال .
چانگبین: خب برگردیم به اصل موضوع بابام زنگ زد و گفت باید برم کره .
چان: عه چرا؟
چانگبین: سالگرد مامان و لوناست
چان: به این زودی ! خیلی زود گذشت .
چانگبین: دقیقا
چان: مینهو پاشو کارت دارم .
مین: بگو هیونگ
چان؛ به عتیقه بیبی فیس زنگ بزن بگو قراره بریم شرکتش
مین: عتیقه بیبی فیس دیگه کیه؟
چان: دوس پسرت رو میگم
مین: یااا هیونگ اون کجاش دقیقا عتیقه اس ؟
چان: اینو ولش چانگبین نمیدونی که چی دیدیم !
مین: هیونگ نگوووو
چانگبین: مطمئنم پاچشو گرفتی!
چان: دقیقا زدی تو خال موقع کیس این جناب با بیبی فیس دیدم نمیدونی که چقدر کیس جذابی بود .
چانگبین:😅😅😅
چان: واقعا راس میگم جوری که
مین: هیونگ خجالتم نده
چان: این صدای ات بود؟
چانگبین: خودشه .
( بریم پیش ات و هیون)
ات: یه ساعته منتظرتم
هیون : کار داشتم .
ات:دیدم بوسش کردی پس برگرد پیش فلیکس .
هیون: لیکس هم کارداشت اونم میره بیرون.
ات: منو ببین که میخواستم باهات دردودل کنم اوننننن صبح اون حالتون دیدم پشمام
هیون: ات اروم باش الان چان میاد منو بکشه .
ات: نفس عمیق
چان: عزیزم
هیون: بخدا چیزی نکردم .
ات: 😅😅😅 چان نمیدونی که شاهد چی شدم؟
چان: ؟؟؟؟؟؟
ات: منو تو از صبح داریم شاهد کیس بقیه میشیم اولین مینهو و هان و الانم
هیون: خواهش میکنم نکن.
ات: باشه
چان: بگو دیگه
ات: هیچی
هیون: خب چان ، چانگبین، مینهو و لیکس شما بیرون ما داشتیم حرف میزدیم مگه نه ات؟
ات: اره داشتیم حرف میزدیم بیرون .
چان: چیزی لازم نداری؟
ات: نه ممنون
هیون: خب میگفتی
ات: بین شما چیزی هست؟
هیون : اره ولی ....
۱.۱k
۰۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.