ا.ت:عهههههه نخیرم جا باز کنید بشینم
ا.ت:عهههههه نخیرم جا باز کنید بشینم
شوگا:بچه ها تعطیل کنید بریم
ا.ت:آقا چرا این جوری می کنید
تهیونگ:من هم موافقم
ا.ت:انتظار نداشتم آقای کیم همه داداش دارن ما هم داداش داریم
جونگ کوک:عهههه خب اذیت نکنید بچمو دیگهه ناراحت میشه
ا.ت: الان تیکه انداختی؟
جونگ کوک : هوا چقدر خوبه.
ناراحت شدم ولی لبخند زدم و گفتم
ا.ت: خب باشه اگه اذیتتون می کنه من می رم صبحونه بخورم.
یونا:ا.ت داشتیم شوخی می کردیم ناراحت که نشدی؟!
آخه این چه شوخی ایه که هر دفعه موقع جرعت حقیقت می کنید؟!
ا.ت:نه بابا ناراحت چی اصلا مگه من بی جنبم که ناراحت بشم؟
تهیونگ:اممممم باش
لبخند زدم و به سمت سالن غذا خوری رفتم و شروع به خوردن نودل کردم که در سالن باز شد و مین هو(زن جیمین) اومد تو.
مین هو:ا.ت
ا.ت:بله؟
مین هو:...
(به خاطر امتحانات نمی تونم زیاد بذارم🙁)
حمایت لطفا♥️♥️
میسی کیوت چه ها🤧💚
شوگا:بچه ها تعطیل کنید بریم
ا.ت:آقا چرا این جوری می کنید
تهیونگ:من هم موافقم
ا.ت:انتظار نداشتم آقای کیم همه داداش دارن ما هم داداش داریم
جونگ کوک:عهههه خب اذیت نکنید بچمو دیگهه ناراحت میشه
ا.ت: الان تیکه انداختی؟
جونگ کوک : هوا چقدر خوبه.
ناراحت شدم ولی لبخند زدم و گفتم
ا.ت: خب باشه اگه اذیتتون می کنه من می رم صبحونه بخورم.
یونا:ا.ت داشتیم شوخی می کردیم ناراحت که نشدی؟!
آخه این چه شوخی ایه که هر دفعه موقع جرعت حقیقت می کنید؟!
ا.ت:نه بابا ناراحت چی اصلا مگه من بی جنبم که ناراحت بشم؟
تهیونگ:اممممم باش
لبخند زدم و به سمت سالن غذا خوری رفتم و شروع به خوردن نودل کردم که در سالن باز شد و مین هو(زن جیمین) اومد تو.
مین هو:ا.ت
ا.ت:بله؟
مین هو:...
(به خاطر امتحانات نمی تونم زیاد بذارم🙁)
حمایت لطفا♥️♥️
میسی کیوت چه ها🤧💚
۲.۷k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.