سناریو
#سناریو
«درخواستی»
وقتی تو رو ول میکنن و میرن پیش اکسشون و بعد از چند سال دوباره برمیگردن ولی ردشون میکنی
نامجون: من چه طور تونستم از همچین فرشته آیی دست بکشم
جین: لطفاً رَدم نکن من خیلی متاسفم
ا.ت: خیلی دیره
جین: گریش میگیره
یونگی: باور کن توی این ۳ سال بک ثانیه هم از قلب و مغزم بیرون نفرستی لطفاً برگرد پیشم
جیهوپ: من خیلی متاسفم که قلبتو شکستم میدونم درخواستم خیلی زیادیه لطفاً حداقل منو ببخش
جیمین: باشه باشه حق داری هر چی بگی حق داری میدونم این که دوباره با هم باشیم خیلی سخته ....
ا.ت: غیر ممکنه
جیمین: من هر چیزی رو که بخوام به دست میارم
تهیونگ: از وقتی رَدش کردی هر روز خدا جلوی راهت سبز میشه
ا.ت: اوفففف مار از پونه بدش میاد در لونش سبز میشه...... دست از سر من بردار
تهیونگ: هر وقت قبول کنی باهام باشی منم ابن درخواستت رو قبول میکنم
جونگکوک: «بچه دارین که پیش توعه»
ا.ت: گفتم که من دیگه به هیچ عنوان پیشت بر نمیگردم
جونگکوک: اون موقع گذاشتم حضانت بچه دست تو بیفته ولی الان اگر قبول نکنی برگردی پیشم ازش میگیرمش
«درخواستی»
وقتی تو رو ول میکنن و میرن پیش اکسشون و بعد از چند سال دوباره برمیگردن ولی ردشون میکنی
نامجون: من چه طور تونستم از همچین فرشته آیی دست بکشم
جین: لطفاً رَدم نکن من خیلی متاسفم
ا.ت: خیلی دیره
جین: گریش میگیره
یونگی: باور کن توی این ۳ سال بک ثانیه هم از قلب و مغزم بیرون نفرستی لطفاً برگرد پیشم
جیهوپ: من خیلی متاسفم که قلبتو شکستم میدونم درخواستم خیلی زیادیه لطفاً حداقل منو ببخش
جیمین: باشه باشه حق داری هر چی بگی حق داری میدونم این که دوباره با هم باشیم خیلی سخته ....
ا.ت: غیر ممکنه
جیمین: من هر چیزی رو که بخوام به دست میارم
تهیونگ: از وقتی رَدش کردی هر روز خدا جلوی راهت سبز میشه
ا.ت: اوفففف مار از پونه بدش میاد در لونش سبز میشه...... دست از سر من بردار
تهیونگ: هر وقت قبول کنی باهام باشی منم ابن درخواستت رو قبول میکنم
جونگکوک: «بچه دارین که پیش توعه»
ا.ت: گفتم که من دیگه به هیچ عنوان پیشت بر نمیگردم
جونگکوک: اون موقع گذاشتم حضانت بچه دست تو بیفته ولی الان اگر قبول نکنی برگردی پیشم ازش میگیرمش
۹.۹k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.