پارت دهم فیک اجبار
پارت دهم
♒فیک اجبار ♒
جونگهی: سلام جونگکوک چطوری پسر؟
کوک: اوه عالیم خیلی وقت بود ندیده بودمت
کریس:به به این خانم خوشکله کیه؟
کوک: آه ایشون همسرم هستن جئون لونا
جونگهی و کریس:واو خوشبختم
لونا:م..منم .... همینطور
کریس : چه خانم خجالتیهی داری جونگ کوک
کوک:اره این کلا همین جوریه
جونگهی :اوووم باشه ماشمارو تنها میزاریم که راحت باشین بیا کریس
کوک:آه ممنون.....تو چرا مثه مترسک هیچی نمیگی؟؟؟؟
لونا:خ..خب گفتی زنتم تعجب کردم
کوک:هه نکنه دلت میخواست واقعا باشی جوجو؟؟؟
لونا:چیییی؟؟؟؟نخیرم .. چ..چرا باید اینو میخواستم
کوک:هه باشه تو راست میگی
لونا: م..معلومه
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
با جونگ کوک نشسته بودیم که کوک یه لحظه رفت پیش دوستاش:
لونا:اووف ...... حوصلم پوکید
$میخوای بیارمش سرجاش بیبی؟
لونا:ش..شما دیگه کی هستین؟؟؟ برین اونور لطفا
$ای بابا ناز نکن دیگه
(دستاشو گذاشت رو رونای لونا)
لونا:وایسا ببینم تو امین مرد و اوتوبوس نیستی؟؟؟
$آه باهوشیا تو اوتوبوسم اینجوری میکردی
لونا:بروگمشو دیونههه دست از سرم بردار...........
#Milla
#FICEJBAR
♒فیک اجبار ♒
جونگهی: سلام جونگکوک چطوری پسر؟
کوک: اوه عالیم خیلی وقت بود ندیده بودمت
کریس:به به این خانم خوشکله کیه؟
کوک: آه ایشون همسرم هستن جئون لونا
جونگهی و کریس:واو خوشبختم
لونا:م..منم .... همینطور
کریس : چه خانم خجالتیهی داری جونگ کوک
کوک:اره این کلا همین جوریه
جونگهی :اوووم باشه ماشمارو تنها میزاریم که راحت باشین بیا کریس
کوک:آه ممنون.....تو چرا مثه مترسک هیچی نمیگی؟؟؟؟
لونا:خ..خب گفتی زنتم تعجب کردم
کوک:هه نکنه دلت میخواست واقعا باشی جوجو؟؟؟
لونا:چیییی؟؟؟؟نخیرم .. چ..چرا باید اینو میخواستم
کوک:هه باشه تو راست میگی
لونا: م..معلومه
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
با جونگ کوک نشسته بودیم که کوک یه لحظه رفت پیش دوستاش:
لونا:اووف ...... حوصلم پوکید
$میخوای بیارمش سرجاش بیبی؟
لونا:ش..شما دیگه کی هستین؟؟؟ برین اونور لطفا
$ای بابا ناز نکن دیگه
(دستاشو گذاشت رو رونای لونا)
لونا:وایسا ببینم تو امین مرد و اوتوبوس نیستی؟؟؟
$آه باهوشیا تو اوتوبوسم اینجوری میکردی
لونا:بروگمشو دیونههه دست از سرم بردار...........
#Milla
#FICEJBAR
۵۱.۱k
۱۲ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.