وقتیـ خواهرـجونگ کوکـ بودیـ.،.،.،.،.،
وقتیـخواهرـجونگکوکـبودیـ.،.،.،.،.،
part 11
کارلی نبود!
ولی یه کاغذ بود که روش نوشته بود
>>you are losser and you are next<<
یعنی تو بازنده ای و نفر بعدی خودتی
استرس تمام تن جی هوپو گرفت
استرس این کاعذ ها نه! استرس معشوقش و داشت
که یهو حس کرد یکی صداش میکنه
جین: جی هوپپپ
هو: بچها کجایین، کمک کنینننن
که یهو یونگی جی هوپو دید ولی اون غش کرده بود
بعد از یک ربع
ویو جی هوپ
با سرگیجه ی عجیبی بیدار شدن همه ی پسرا دورن بودن و دست جین یه لیوان اب بود
هوپ: کارلی کجاست؟
پردیس: اینو ما باید از تو بپرسیم
و جی هوپ تمام داستانو تعریف کرد
نیرا: فقط امکان داره کار یکی باشه
همه با هم: کی؟
نیرا: پسرعموش که بخواطر جی هوپ باهاش کات کرد
جی هوپ: ولی اون منو دوست نداره
جولیا: اتفاقا اون احمق چون دوست داشت باهات کات کرد
پردیس: من یه نقشه ای دارم📝
ویو کارلی
سرم بشدت گیج میرفت و حس میکردم که بسته شده بودم
که دیدم اون جسوک عوض پاش رو پاشه و دست به سینه روبروم نشسته
که بلند داد زدم:
جئون جسوککک ازت متفرم
جسوک:
خفه شو(عربده)
که گوشیش و در اورد و گفت:
ج: شماره دوست پسرتو بده
ک: دوست پسرم نیست
ج: شماره معشوقتو بده
ک: که چی بشه
ج: بهش زنگ میزنیم، اگه تا فردا خودشو رسوند اینجا هردوتونو به یه شرطی ول میکنم
اما اگر نیومد تا اخر عمرت با من میمونی
منم که میدونستم جی هوپ حاضره بخواطره هرکاری باهام بمونه قبول کردم و شمارشو زدم
مکالمه جی هوپ و جسوک:
شرط:
۲۲ لایک
part 11
کارلی نبود!
ولی یه کاغذ بود که روش نوشته بود
>>you are losser and you are next<<
یعنی تو بازنده ای و نفر بعدی خودتی
استرس تمام تن جی هوپو گرفت
استرس این کاعذ ها نه! استرس معشوقش و داشت
که یهو حس کرد یکی صداش میکنه
جین: جی هوپپپ
هو: بچها کجایین، کمک کنینننن
که یهو یونگی جی هوپو دید ولی اون غش کرده بود
بعد از یک ربع
ویو جی هوپ
با سرگیجه ی عجیبی بیدار شدن همه ی پسرا دورن بودن و دست جین یه لیوان اب بود
هوپ: کارلی کجاست؟
پردیس: اینو ما باید از تو بپرسیم
و جی هوپ تمام داستانو تعریف کرد
نیرا: فقط امکان داره کار یکی باشه
همه با هم: کی؟
نیرا: پسرعموش که بخواطر جی هوپ باهاش کات کرد
جی هوپ: ولی اون منو دوست نداره
جولیا: اتفاقا اون احمق چون دوست داشت باهات کات کرد
پردیس: من یه نقشه ای دارم📝
ویو کارلی
سرم بشدت گیج میرفت و حس میکردم که بسته شده بودم
که دیدم اون جسوک عوض پاش رو پاشه و دست به سینه روبروم نشسته
که بلند داد زدم:
جئون جسوککک ازت متفرم
جسوک:
خفه شو(عربده)
که گوشیش و در اورد و گفت:
ج: شماره دوست پسرتو بده
ک: دوست پسرم نیست
ج: شماره معشوقتو بده
ک: که چی بشه
ج: بهش زنگ میزنیم، اگه تا فردا خودشو رسوند اینجا هردوتونو به یه شرطی ول میکنم
اما اگر نیومد تا اخر عمرت با من میمونی
منم که میدونستم جی هوپ حاضره بخواطره هرکاری باهام بمونه قبول کردم و شمارشو زدم
مکالمه جی هوپ و جسوک:
شرط:
۲۲ لایک
۵.۸k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳