بیبی من p14
_فاک..این وضعیت خوب نیست..تا میتونی دور و ور خونه رو ادم بزار تا وقتی که خودم بهش رسیدگی کنم..میتونی بری
جک:چشم قربان
_عوضی..الان وقت بازی نبود..
.
.
☆ات جونم..من میرم خرید چیزی لازم نداری؟
+نه مرسی..میتونی بری..کی برمیگردی؟
☆ببخشید ات جونم با سونگمین قرار گذاشتم...اول میرم سرقرار بعد میرم خرید برمیگردم...شاید چهار ساعت دیگه یا بیشتر
+چرا عذر خواهی میکنی..برو راحت باش
☆بای بای ات جونم
+بای...مدتی که اومدم پیش نایون دلم خیلی واسه جیمین تنگ شده حتی زنگم بهم نزده..آیش..باید بهش زنگ بزنم..گوشیمو در اوردم و روی شماره جیمی زدم...بعد از چندتا بوق جواب داد
_جانم بیبی
+یااا چرا بهم زنگ نزدی میدونی چقد دلم برات تنگ شده
_بیبی گفتم بعد از مدت ها دوستتو دیدی شاید بخوای باهاش وقت بگذرونی..
+الان نایون خونه نیست..دوست داری یکم بازی کنیم؟
_از وقتی رفتی خونه دوستت لاس زدنت خوب شده ها بیبی
+میای یا نه
_بیست دقیقه دیگه اونجام حاضر باش که میخوام یکاری کنم تا یک ماه راه نری....
جک:چشم قربان
_عوضی..الان وقت بازی نبود..
.
.
☆ات جونم..من میرم خرید چیزی لازم نداری؟
+نه مرسی..میتونی بری..کی برمیگردی؟
☆ببخشید ات جونم با سونگمین قرار گذاشتم...اول میرم سرقرار بعد میرم خرید برمیگردم...شاید چهار ساعت دیگه یا بیشتر
+چرا عذر خواهی میکنی..برو راحت باش
☆بای بای ات جونم
+بای...مدتی که اومدم پیش نایون دلم خیلی واسه جیمین تنگ شده حتی زنگم بهم نزده..آیش..باید بهش زنگ بزنم..گوشیمو در اوردم و روی شماره جیمی زدم...بعد از چندتا بوق جواب داد
_جانم بیبی
+یااا چرا بهم زنگ نزدی میدونی چقد دلم برات تنگ شده
_بیبی گفتم بعد از مدت ها دوستتو دیدی شاید بخوای باهاش وقت بگذرونی..
+الان نایون خونه نیست..دوست داری یکم بازی کنیم؟
_از وقتی رفتی خونه دوستت لاس زدنت خوب شده ها بیبی
+میای یا نه
_بیست دقیقه دیگه اونجام حاضر باش که میخوام یکاری کنم تا یک ماه راه نری....
۶.۳k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.