فیک ات و کوک>>>☆
فیک ات و کوک>>>☆
امروز بارون شدیدی میاد من هم بارون و خیلی دوست دارم پس کتم رو برداشتم و رفتم که قدم بزنم وقتی که فکرم جای دیگری بود نا گهان چترم از دستم افتاد و دیدم که افتادم زمین وقتی بالا سرم رو دیدم یه پسر با کلاه و چتر که بالا سرم وایستاده بود و دستش رو به سمتم دراز کرده رو دیدم مجبور شدم دستش رو بگیرم و بلند شم وقتی اون صحبت میکرد که سالمی یا حالت خوبه من گفتم ممنون و بلا فاصله پرسیدم اسمتون چیه اونم یه نگاه به من کرد و گفت جونگکوک و منم خودمو معرفی کردم جونگکوک گفت هوا سرده ماشینم رو همینجا ها پارک کردم میخوای برسونمت منم چون واقعا سردم بود قبول کردم توراه متوجه شدم تو جیبم یه شیرموز هست امروز وقتی خریدم نخوردم و مونده پس برای تشکر به جونگکوک دادم و متوجه شدم خیلی شیرموز دوست داره ما هر شب موقع پیاده روی باهم روبه رو میشدیم کم کم دوستای خوبی شده بودیم و درد و دل میکردیم تا این که متوجه شد به خاطر جایگزین کردن یه شخص دیگه منو اخراج کردن جونگکوک گفت خیلی متاسفه و به من گفت تا برم و تو شرکتش کار کنم منم چون پول نیاز داشتم بلا فاصله قبول کردم کم کم فهمیدم بهش
حس هایی دارم ولی سطح ما خیلی باهم فرق میکنه پس من ازون شهر رفتم و دیگه خبری از جونگکوک به گوشم نرسید امیدوارم که حالش همیشه خوب باشه
اگه خوب بود حمایت کنی تا بازم بزارم😘
امروز بارون شدیدی میاد من هم بارون و خیلی دوست دارم پس کتم رو برداشتم و رفتم که قدم بزنم وقتی که فکرم جای دیگری بود نا گهان چترم از دستم افتاد و دیدم که افتادم زمین وقتی بالا سرم رو دیدم یه پسر با کلاه و چتر که بالا سرم وایستاده بود و دستش رو به سمتم دراز کرده رو دیدم مجبور شدم دستش رو بگیرم و بلند شم وقتی اون صحبت میکرد که سالمی یا حالت خوبه من گفتم ممنون و بلا فاصله پرسیدم اسمتون چیه اونم یه نگاه به من کرد و گفت جونگکوک و منم خودمو معرفی کردم جونگکوک گفت هوا سرده ماشینم رو همینجا ها پارک کردم میخوای برسونمت منم چون واقعا سردم بود قبول کردم توراه متوجه شدم تو جیبم یه شیرموز هست امروز وقتی خریدم نخوردم و مونده پس برای تشکر به جونگکوک دادم و متوجه شدم خیلی شیرموز دوست داره ما هر شب موقع پیاده روی باهم روبه رو میشدیم کم کم دوستای خوبی شده بودیم و درد و دل میکردیم تا این که متوجه شد به خاطر جایگزین کردن یه شخص دیگه منو اخراج کردن جونگکوک گفت خیلی متاسفه و به من گفت تا برم و تو شرکتش کار کنم منم چون پول نیاز داشتم بلا فاصله قبول کردم کم کم فهمیدم بهش
حس هایی دارم ولی سطح ما خیلی باهم فرق میکنه پس من ازون شهر رفتم و دیگه خبری از جونگکوک به گوشم نرسید امیدوارم که حالش همیشه خوب باشه
اگه خوب بود حمایت کنی تا بازم بزارم😘
۳.۷k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.