فیک چگونه تونستی پارت 2
از زبان ا.ت 🩶
مامان من میرم بیرون تو مراقب سایکی باش . باشه تو مراقب خودت باش ا.ت. باشه مامانی رفتم بیرون یه زامبی اومد بهم حمله کنه که یه پسره دستمو کشید اون ور و اون زامبی ارو کشت .هی تو مرسی نجاتم دادی.خواهش میکنم.
از زبان تهیونگ🤍
یه دختر خیلی کیوت و ناناسی رو دیدم خیلی کیوت بود ولی فکر کنم از این پاچه گیر هاست چون جوابمو با لهن کلفت داد
حالا اینارو ولش من روش کراش زدممم واهاییی اون جنوبی و من شمالی حالا شاید مخشو زدم اگه نفهمه شمالیم
از زبان نویسنده 👾
چند روز بعد از این اتفاق ا.ت عاشق تهیونگ شد اما فکرش درگیر این بود که من خیلی خود خواهم واسه همین کسی با هام تو رابطه نمیاد چون دنبال انتقام پدرمم
مامان من میرم بیرون تو مراقب سایکی باش . باشه تو مراقب خودت باش ا.ت. باشه مامانی رفتم بیرون یه زامبی اومد بهم حمله کنه که یه پسره دستمو کشید اون ور و اون زامبی ارو کشت .هی تو مرسی نجاتم دادی.خواهش میکنم.
از زبان تهیونگ🤍
یه دختر خیلی کیوت و ناناسی رو دیدم خیلی کیوت بود ولی فکر کنم از این پاچه گیر هاست چون جوابمو با لهن کلفت داد
حالا اینارو ولش من روش کراش زدممم واهاییی اون جنوبی و من شمالی حالا شاید مخشو زدم اگه نفهمه شمالیم
از زبان نویسنده 👾
چند روز بعد از این اتفاق ا.ت عاشق تهیونگ شد اما فکرش درگیر این بود که من خیلی خود خواهم واسه همین کسی با هام تو رابطه نمیاد چون دنبال انتقام پدرمم
۲.۵k
۰۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.