عاشق خدمتکارم شدم پارت ۲
مینا بود
مکالمه : مینا : الو الوووووو خررررررررره کجایی تو ا/ت : به به میبینم همون گاوی بودی که هستی مینا : چطوری خره ا/ت : خوبم تو خوبی مینا: نه از غم دوریه تو حالم خرابه ا/ت : نه میبینم که رفتی آمریکا آب و هواش بهت ساخته دیوانه بودی دیوانه تر شدی مینا : لطف داری عشقم ا/ت : ببند بابا بگو ببینم برای چی مزاحمت ایجاد کردی مینا : دلتم به خواد بهت زنگ بزنم ا/ت : فعلا که میبینی که نمیخوام پس سریع حرفت و بزن شرتو کم کن مینا : خب بابا میخواستم ببینم حالت چطوره خوبی یا نه ولی خدایی دلم برات تنگ شده ا/ت : خوبم نگران من نباش به درسات برس منم دلم برات تنگ شده خره مینا : اههههه این چه عادتیه تو داری گند میزنی تو صحنه ی احساسی راستی از برادرت چه خبر ا/ت : دیگه باهاش در ارتباط نیستم بهتر اینطوری بگم راه ما خیلی وقته که جدا شده خب دیگه کاری نداری مینا : نه ا/ت : پس شرت کم ( قطع کرد) تلفن و قطع کردم ولی تا سرم و برگردوندم دیدم ..........
جونگ کوک قرمزه وا این چشه حتما گرمشه ذهنش : چقدر زود از آقا ارتقاع پیدا کرد به جونگ کوک میترسم چند روز بعد بشه کوک بعد کوکی بعد دیگه ا/ت : خفههههه ذهنش : آرام باش حالا چرا رم میکنی ا/ت : شرت کم از زبان جونگ کوک : وقتی موبایلش و جواب داد اصلا حواسش نبود من دارم حرفاش و میشنوم وقتی حرف زدنش تمام شد نگاش به من افتاد صورتش حالت سوالی گرفته بود خب حقم داره مطمئنم صورتم از زوره خنده قرمزه به زور خندمو خوردم بلندشدم و رفتم توی اتاقم داشتم به ا/ت فکر میکردم با اینکه فقط چند ماهه که اومده ولی دختر خیلی خوبیه خیلی هم مهربونه هی هی من دارم چی میگم حتما خل شدم اههه حالا اینا رو ولش کن باید به فکر انتقام از میا باشم تو همین فکرابودم که نفهمیدم چطور خوابیدم فردا صبح از زبان جونگ کوک: صبح که بیدار شدم دیدم میا اومده ک....ن.....ا......ر.....م خ.....و.....ا......ب.....ی.....د.....ه حالم ازش ب.....ه.....م میخوره ولی مجبورم شروع کردم ن.....و.....ا....ز....ش کردن ص.......و......ر.....ت......ش که پلکاش تکون خورد و گفت نکن چان هو هِه ( پوزخند) من و با اون اشتباه گرفته جالبه بیدارشد وقتی چشماش و باز کرد و من دید رنگش مثل گچ سفید منم خودم و به اون راه زدم اونم که خیالش راحت بود من نشنیدم به حالت اول برگشت رفتم پایین و نشستم روی صندلی که....
مکالمه : مینا : الو الوووووو خررررررررره کجایی تو ا/ت : به به میبینم همون گاوی بودی که هستی مینا : چطوری خره ا/ت : خوبم تو خوبی مینا: نه از غم دوریه تو حالم خرابه ا/ت : نه میبینم که رفتی آمریکا آب و هواش بهت ساخته دیوانه بودی دیوانه تر شدی مینا : لطف داری عشقم ا/ت : ببند بابا بگو ببینم برای چی مزاحمت ایجاد کردی مینا : دلتم به خواد بهت زنگ بزنم ا/ت : فعلا که میبینی که نمیخوام پس سریع حرفت و بزن شرتو کم کن مینا : خب بابا میخواستم ببینم حالت چطوره خوبی یا نه ولی خدایی دلم برات تنگ شده ا/ت : خوبم نگران من نباش به درسات برس منم دلم برات تنگ شده خره مینا : اههههه این چه عادتیه تو داری گند میزنی تو صحنه ی احساسی راستی از برادرت چه خبر ا/ت : دیگه باهاش در ارتباط نیستم بهتر اینطوری بگم راه ما خیلی وقته که جدا شده خب دیگه کاری نداری مینا : نه ا/ت : پس شرت کم ( قطع کرد) تلفن و قطع کردم ولی تا سرم و برگردوندم دیدم ..........
جونگ کوک قرمزه وا این چشه حتما گرمشه ذهنش : چقدر زود از آقا ارتقاع پیدا کرد به جونگ کوک میترسم چند روز بعد بشه کوک بعد کوکی بعد دیگه ا/ت : خفههههه ذهنش : آرام باش حالا چرا رم میکنی ا/ت : شرت کم از زبان جونگ کوک : وقتی موبایلش و جواب داد اصلا حواسش نبود من دارم حرفاش و میشنوم وقتی حرف زدنش تمام شد نگاش به من افتاد صورتش حالت سوالی گرفته بود خب حقم داره مطمئنم صورتم از زوره خنده قرمزه به زور خندمو خوردم بلندشدم و رفتم توی اتاقم داشتم به ا/ت فکر میکردم با اینکه فقط چند ماهه که اومده ولی دختر خیلی خوبیه خیلی هم مهربونه هی هی من دارم چی میگم حتما خل شدم اههه حالا اینا رو ولش کن باید به فکر انتقام از میا باشم تو همین فکرابودم که نفهمیدم چطور خوابیدم فردا صبح از زبان جونگ کوک: صبح که بیدار شدم دیدم میا اومده ک....ن.....ا......ر.....م خ.....و.....ا......ب.....ی.....د.....ه حالم ازش ب.....ه.....م میخوره ولی مجبورم شروع کردم ن.....و.....ا....ز....ش کردن ص.......و......ر.....ت......ش که پلکاش تکون خورد و گفت نکن چان هو هِه ( پوزخند) من و با اون اشتباه گرفته جالبه بیدارشد وقتی چشماش و باز کرد و من دید رنگش مثل گچ سفید منم خودم و به اون راه زدم اونم که خیالش راحت بود من نشنیدم به حالت اول برگشت رفتم پایین و نشستم روی صندلی که....
۳۲۸.۶k
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.