گوی آبی پارت ۹
گوی آبی پارت ۹
نفهمید اومدم توی اتاق رفتم پیشش نشستم
میکو : م...مگو..می کی ....اومدی
مگومی: چرا گریه میکنی
میکو : ه ...هی ..چی
مگومی : بهم بگو
میکو : هیچی فقط یکم درد دارم
مگومی : چرا
میکو : گو...گوجو....
تا اینو شنیدم بلند شدم و رفتم پیش گوجو
مگومی : گوجوووووووووووووو
گوجو : وای وای چته
رفتم یقشو گرفتم
مگومی : با میگو چیکار کردی
گوجو : چی چیکار چی شده
میگو : الان داره گریه میکنه چیکارش کردی
گوجو : چی
از دید گوجو
تا حرفشو شنیدم رفتم سمت اتاق میکو دیدم خیلی گریه میکنه
گوجو : میکو چی شده
میکو با داد : هیچیییییییی
نفهمید اومدم توی اتاق رفتم پیشش نشستم
میکو : م...مگو..می کی ....اومدی
مگومی: چرا گریه میکنی
میکو : ه ...هی ..چی
مگومی : بهم بگو
میکو : هیچی فقط یکم درد دارم
مگومی : چرا
میکو : گو...گوجو....
تا اینو شنیدم بلند شدم و رفتم پیش گوجو
مگومی : گوجوووووووووووووو
گوجو : وای وای چته
رفتم یقشو گرفتم
مگومی : با میگو چیکار کردی
گوجو : چی چیکار چی شده
میگو : الان داره گریه میکنه چیکارش کردی
گوجو : چی
از دید گوجو
تا حرفشو شنیدم رفتم سمت اتاق میکو دیدم خیلی گریه میکنه
گوجو : میکو چی شده
میکو با داد : هیچیییییییی
۵.۵k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.