آخرین بوسه ۹۱
دیدم که کسی بهم پیام داد که گفته بود:
سلام
من براش نوشتم:
ببخشید شما؟
ناشناس:
نمیتونم خودم رو معرفی کنم، اما تو منو به عنوان
یه دوست بدون
که میخواد کمکت کنه
حواست به خودت باشه امشب یکی قصد داره
هر طور که شده تو و بچه ات رو نابود کنه
من:
اما....چرا؟
و بعد ناشناس دیگه جواب نداد
ویو ات:
خیلی ترسیده بودم
نمی دونستم که باید چیکار کنم به خاطر همین
سریع و با ترس گفتم:
جونگ کوک بدو بیا اینجا
راوی:
جونگ کوک که شده بود سریع رفت
پیش ات و ات هم پیام ها رو نشون داد قشنگ می شد
از چشم های جونگ کوک ترس رو دید
ات آروم بهش گفت:
حالا،حالا،چیکار کنیم؟
جونگ کوک:
ات اینو بدون که من هر طور شده امشب هر
جا که بری پیشتم،
اصلا نگران نباش
اضطراب و استرس برای خودت و بچه خوب نیس
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
سلام
من براش نوشتم:
ببخشید شما؟
ناشناس:
نمیتونم خودم رو معرفی کنم، اما تو منو به عنوان
یه دوست بدون
که میخواد کمکت کنه
حواست به خودت باشه امشب یکی قصد داره
هر طور که شده تو و بچه ات رو نابود کنه
من:
اما....چرا؟
و بعد ناشناس دیگه جواب نداد
ویو ات:
خیلی ترسیده بودم
نمی دونستم که باید چیکار کنم به خاطر همین
سریع و با ترس گفتم:
جونگ کوک بدو بیا اینجا
راوی:
جونگ کوک که شده بود سریع رفت
پیش ات و ات هم پیام ها رو نشون داد قشنگ می شد
از چشم های جونگ کوک ترس رو دید
ات آروم بهش گفت:
حالا،حالا،چیکار کنیم؟
جونگ کوک:
ات اینو بدون که من هر طور شده امشب هر
جا که بری پیشتم،
اصلا نگران نباش
اضطراب و استرس برای خودت و بچه خوب نیس
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۶.۰k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.