دوستان اون داستان فیک که داشتم می نوشتم به این عکس تغییرش
دوستان اون داستان فیک که داشتم می نوشتم به این عکس تغییرش میدیم بخاطر اینکه داشتم دو سه پارت آماده میکردم برا همین طول کشید علامت ها رو تغیر میدم. پارت دو
______________
علامت ای -
علامت مایکی*
علامت شینجیرو /
علامت وکیل&
علامت مامان%
علامت بابا@
علامت دزد^
- مثلا برای شروع تو چه غذایی دوست داری من خودم نودل
*دورایکی
- مایکی این که غذا نیست
*من اینو دوست دارم
-اوکی تو چه طعمی دوست داری من ترش وشیرین
*شیرین
- ام خب دیگه سوالی ندارم تو چی
*من یه سوالی دارم تو خانواده ای نداری
-دارم یه عمو زن عمو بقیه از من اصلا نمی شناسم عمو زن عموم ازم بدشون میاد ولی منو به سرپرستی گرفتن چون که پدر مادرم پولدار بودن وبا سرپرستی من اونا هم پولدار میشدن دیگه بریم خونه نمی خوام درموردشون حرف بزنم
*باشه(باشه ناز گوگولی)
-رسیدیم مایکی من یه کاری دارم زود بر میگردم الو وکیل برگه ها امدس
&بله خانوم ای
-الان از شرکت میام میگیرم ماشین بفرستین
&چشم
- خوبه برگه ها امدس ممنون عمو زن عمو که خبر دار نشدن
&نه خانوم
- خوبه من میرم خونه مسیر خونه بودم که فکر کردم یعنی قبول میکنه یهو به خودم اومدم دیدم نزدیک شدیم گفتم نگه داره در زدم داداش شینجیرو من حرفی براتون دارم
/ باشه بیا بریم داخل حرف میزنیم
-باشه میخواستم بگم اگه تا الان مایکی بهتون نگفته حرف هام دروغ بود پدر مادرم مسافرت نیستن
___________________چندماه پیش
-مامان من یه صدایی شنیدم
%چیزی نیست برو بخواب باشه هههه (مثلا جیغه دزد جلوی دهنشو گرفته)
^ساکت باش وگرنه میکشمت بگو جای گاو صندوق کجا هست
@ام من یه صدایی شنیدم میرم یه نگاهی کنم
%منم میام آلان نجات میدمت دخترم
^دزد جل نیا وگرنه شلیک میکنم
-بین بابا دزد درگیری پیش میاد بابا تیر میخوره میمیره مامان میخواد اسلحه رو بگیره اونم تیر میخوره منم فرار میکنم سر می دوم تا جایی که میتونم دور میشم
_________حال
- این بود کل داستان واقعی الانم سرپرستیمو عموم داره ومن میخوام با این برگه
_____________________
هاها جای حساس تموم کردم برای پارت بعد ۵ تا لایک یه نظر باید باشه
______________
علامت ای -
علامت مایکی*
علامت شینجیرو /
علامت وکیل&
علامت مامان%
علامت بابا@
علامت دزد^
- مثلا برای شروع تو چه غذایی دوست داری من خودم نودل
*دورایکی
- مایکی این که غذا نیست
*من اینو دوست دارم
-اوکی تو چه طعمی دوست داری من ترش وشیرین
*شیرین
- ام خب دیگه سوالی ندارم تو چی
*من یه سوالی دارم تو خانواده ای نداری
-دارم یه عمو زن عمو بقیه از من اصلا نمی شناسم عمو زن عموم ازم بدشون میاد ولی منو به سرپرستی گرفتن چون که پدر مادرم پولدار بودن وبا سرپرستی من اونا هم پولدار میشدن دیگه بریم خونه نمی خوام درموردشون حرف بزنم
*باشه(باشه ناز گوگولی)
-رسیدیم مایکی من یه کاری دارم زود بر میگردم الو وکیل برگه ها امدس
&بله خانوم ای
-الان از شرکت میام میگیرم ماشین بفرستین
&چشم
- خوبه برگه ها امدس ممنون عمو زن عمو که خبر دار نشدن
&نه خانوم
- خوبه من میرم خونه مسیر خونه بودم که فکر کردم یعنی قبول میکنه یهو به خودم اومدم دیدم نزدیک شدیم گفتم نگه داره در زدم داداش شینجیرو من حرفی براتون دارم
/ باشه بیا بریم داخل حرف میزنیم
-باشه میخواستم بگم اگه تا الان مایکی بهتون نگفته حرف هام دروغ بود پدر مادرم مسافرت نیستن
___________________چندماه پیش
-مامان من یه صدایی شنیدم
%چیزی نیست برو بخواب باشه هههه (مثلا جیغه دزد جلوی دهنشو گرفته)
^ساکت باش وگرنه میکشمت بگو جای گاو صندوق کجا هست
@ام من یه صدایی شنیدم میرم یه نگاهی کنم
%منم میام آلان نجات میدمت دخترم
^دزد جل نیا وگرنه شلیک میکنم
-بین بابا دزد درگیری پیش میاد بابا تیر میخوره میمیره مامان میخواد اسلحه رو بگیره اونم تیر میخوره منم فرار میکنم سر می دوم تا جایی که میتونم دور میشم
_________حال
- این بود کل داستان واقعی الانم سرپرستیمو عموم داره ومن میخوام با این برگه
_____________________
هاها جای حساس تموم کردم برای پارت بعد ۵ تا لایک یه نظر باید باشه
۴.۷k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.