قلب شیشه ای پارت ③④
قلب شیشه ای پارت ③④
ات: عه برو گمشو منـ.ـحرفففف
جیمین: یادم رفت ببینم کیه، بزار ببینم
ات: عه گوشیمو بده
ویو ات
اومدم گوشیم از دستش بگیرم که پـ.ـام خورد به پـ.ـاهاش و افتادم روش
ات: عایـ.ـی چی شد
جیمین: چقد سنگینی
ات:*جیغ کوچولو*
جیمین: عه بیدار شدن
ات: خو بلند شدم از روت ببخشید، اصلا پـ.ـای تو اون جا چیکار می کرد
جیمین: پاهام بهم وصله نمی تونم بِکـ.ـنمش که
ات: خب حالا برو بگیر بپک
جیمین: من امـ.ـشب پیـ.ـشت می خوابم
ات: عه برو بعدا صبح که نور میاد چی
جیمین: اشکال نداره
ات: برا تو اشکال نداره برا من داره
جیمین: هی، باش
ات: میگم شومینه و شوفاژ ها روشنن
جیمین: بارون بود شاید روشنش کردن
ات: اوک حالا برو
جیمین: شب بخیر
ویو جیمین: در رو بستم و اومدن بیرون اصلا باورم نمیشد نفهمید بـ.ـدنش معلومه و رفتم سر جام دراز کشیدم
ات: هی خدا بزار برم ببینم بیرون هم مثل اینجا گرمه یا نه، ولش کن لبـ.ـاس چرا بپـ.ـوشم همه خوابن و شبه هیچی معلوم نیس
رفتم پایین دیدم اره اونجا هم گرمه پس بدو بدو رفتم تو اتاقم و دیدم نمیشه رفتم حـ.موم ۵مینی و اومدم و با حـ.ـوله خودمو خشک کردم و هوا هم گرم بود و حوصله پوشیـ.ـدن و تو کمد گشتن دنبال لبـ.ـاس رو نداشتم پس همون طوری پریدم رو تـ.ـخت و یک پتوی نازک که گرمم نشه رو برداشتم و رو خودم گذاشتم و گوشیمو و گرفتم و باز چت کردم
ویو جیمین: خوابم نمی برد رفتم سمت اتاق ته و کوک اونا هم خواب بودن پس باز رفتم سمت اتاق ات و در رو باز کردم
ات: جیمین باز چیه
جیمین: خوابم نمیبره
ات: برو گوشیتو بیار
جیمین: بیا تو جیبم بود
ات:...
(نههههه دیگه امکان نداره ات از پتو بیاد بیرونننننننن😂🤌🏻😐واخ واخ این چه فکرای بدی تو ذهن منـ.ـحرفتونههههه)
#ایتزی #وانشات #فیک #فیک_بی_تی_اس #سناریو #جیمین #جونگکوک #تهیونگ #شوگا #هیونجین #کیوت #کیدراما #انیمه #خوناشام #الف #جانگ_هوسوک #بنگتن #آرمی #ارمی #پریسا #کیپاپ #نفر_بعدی_در_کار_نیست #موسیقی #مونبین #استرو #اکسو #جیهوپ #آهنگ #سلبریتی #آیدل #جونگکوک #جونگ_کوک #کوکی #کوک #تهکوک #جیهوپ #هوپی #هوپمین #پارک_جیمین #جیمین #موچی #پارک_جیمین #جانگ_هوسوک #هوسوک #سوکجین #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #توایس #بازیگر #کره
ات: عه برو گمشو منـ.ـحرفففف
جیمین: یادم رفت ببینم کیه، بزار ببینم
ات: عه گوشیمو بده
ویو ات
اومدم گوشیم از دستش بگیرم که پـ.ـام خورد به پـ.ـاهاش و افتادم روش
ات: عایـ.ـی چی شد
جیمین: چقد سنگینی
ات:*جیغ کوچولو*
جیمین: عه بیدار شدن
ات: خو بلند شدم از روت ببخشید، اصلا پـ.ـای تو اون جا چیکار می کرد
جیمین: پاهام بهم وصله نمی تونم بِکـ.ـنمش که
ات: خب حالا برو بگیر بپک
جیمین: من امـ.ـشب پیـ.ـشت می خوابم
ات: عه برو بعدا صبح که نور میاد چی
جیمین: اشکال نداره
ات: برا تو اشکال نداره برا من داره
جیمین: هی، باش
ات: میگم شومینه و شوفاژ ها روشنن
جیمین: بارون بود شاید روشنش کردن
ات: اوک حالا برو
جیمین: شب بخیر
ویو جیمین: در رو بستم و اومدن بیرون اصلا باورم نمیشد نفهمید بـ.ـدنش معلومه و رفتم سر جام دراز کشیدم
ات: هی خدا بزار برم ببینم بیرون هم مثل اینجا گرمه یا نه، ولش کن لبـ.ـاس چرا بپـ.ـوشم همه خوابن و شبه هیچی معلوم نیس
رفتم پایین دیدم اره اونجا هم گرمه پس بدو بدو رفتم تو اتاقم و دیدم نمیشه رفتم حـ.موم ۵مینی و اومدم و با حـ.ـوله خودمو خشک کردم و هوا هم گرم بود و حوصله پوشیـ.ـدن و تو کمد گشتن دنبال لبـ.ـاس رو نداشتم پس همون طوری پریدم رو تـ.ـخت و یک پتوی نازک که گرمم نشه رو برداشتم و رو خودم گذاشتم و گوشیمو و گرفتم و باز چت کردم
ویو جیمین: خوابم نمی برد رفتم سمت اتاق ته و کوک اونا هم خواب بودن پس باز رفتم سمت اتاق ات و در رو باز کردم
ات: جیمین باز چیه
جیمین: خوابم نمیبره
ات: برو گوشیتو بیار
جیمین: بیا تو جیبم بود
ات:...
(نههههه دیگه امکان نداره ات از پتو بیاد بیرونننننننن😂🤌🏻😐واخ واخ این چه فکرای بدی تو ذهن منـ.ـحرفتونههههه)
#ایتزی #وانشات #فیک #فیک_بی_تی_اس #سناریو #جیمین #جونگکوک #تهیونگ #شوگا #هیونجین #کیوت #کیدراما #انیمه #خوناشام #الف #جانگ_هوسوک #بنگتن #آرمی #ارمی #پریسا #کیپاپ #نفر_بعدی_در_کار_نیست #موسیقی #مونبین #استرو #اکسو #جیهوپ #آهنگ #سلبریتی #آیدل #جونگکوک #جونگ_کوک #کوکی #کوک #تهکوک #جیهوپ #هوپی #هوپمین #پارک_جیمین #جیمین #موچی #پارک_جیمین #جانگ_هوسوک #هوسوک #سوکجین #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #توایس #بازیگر #کره
۱۸.۲k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.