𝒘𝒉𝒆𝒏 𝒚𝒐𝒖 𝒔𝒂𝒚 𝒚𝒐𝒖 𝒂𝒓𝒆 𝒏𝒐𝒕 𝒔𝒆𝒙𝒚
𝑷𝒂𝒓𝒕:𝒐𝒏𝒆
در حالی که داشتم با بم بازی میکردم زنگ خونه شده شد خیلی خوشحالم بودم مطمئنم که خودشه ولی لزش ناراحت بودم بدو بدو رفتم سمت در خودمو مرتب کردم درو به آرومی باز کردم دستشو به چارچوب در تکیه داده بود دقیقا مثل بد بوی ها
جونگکوک: های مای بیبی گرل
ات: سلام خوش اومدی
اومد سمتم رو لبم بوسه گذاشت رفت داخل درو بستم بم هم تا کوک رو دید خودشو انداخت تو بغل کوک
جونگکوک: اوه پسر اروم باش
هم برای تو هم برای بیبی گرلم دلم تنگ شده بود ولی بیشتر برای بیبیم
جونگکوک: من میرم دوش بگیرم عشقم غذا هم با پسرا خوردیم تو چیزی خوردی؟
ات: اره خوردم
جونگکوک: خوبه
لپمو بوسید و رفت داشتم گل مورد علاقم بابونه رو میزاشتم تو گلدان
با یه حوله به پایین تنش بسته بود و یه حوله ام که داشت موهاشو خشک میکرد حوله ای که دستش بود رو انداخت رو گردنش
جونگکوک: واو عشقم چه بوی عالی ای
دستشو دور کمرم حلقه کرد سرشو تو گردنم فرو برد و بو کرد
جونگکوک: درست مثل بوی تن تو ولی بوی تنت دیوونه کننده تر از هر گلیه و خوشحالم که فقط من میتونم حسش کنم
رو گردنم بوسه گذاشت با حرفاش مور مورم شد یه لبخند زدم ولی قبل از اینکه ببينه لبخندمو خوردم یکم نار کردن بد نیست گلدون رو، روی میز گذاشتن دستاشو از دورم باز کردم و برگشتم سمتش
ات: مثل اینکه این دو سه روز کنسرت بهت ساخته اقای جئون
بیشتر نزدیکم شد ک مجبور شدم بچسبم به میز دستاشو دو طرف میز گذاشت رو صورتم خم شد
جونگکوک: الان شدم اقای جئون؟!
منم صورتمو نزدیکتر بردم
ات: اوهوم
جونگکوک: اونوقت به چیه دلیل؟
ات: یه هفته نبودی سه روز کنسرت اصلی بود باقی روزا هم ک کمپانی میموندی تا کارای کنسرت رو ردیف کنی و من فقط تو خونه هر روز با بم گذروندم توقع داری بهت بگم ددی؟
جونگکوک: هوم بد نیست
ات: خیلی پرویی
جونگکوک: میدونم بیبی
ات: خوبه که ميدونی چرا تو کنسرت نرفتی بین دخترا ک به بدنت دست بزنن اخه وقتی دکمه ت کنده شد لبخند میزدی فکر کنم خوشت اومده بود ک باز شده درست نمیگم؟
یه پوزخند زد
جونگکوک: پس بیبی کوچولوی من حسودی کرده هوم؟
ات: هه حسودی جئون الان من با لباس زیر برم روی استیج کلی حال کنم بعدش اومدم خونه باید بهت بگم هه حسودی کردی بیبی بوی؟
اخم کرد که قیافش ترسناک شد الان میتونستم بگم ی ددی واقعی شده بود جونگکوک: اولن جرعت نداری با لباس زیر بری رو استیج دومن اگرم بری میدونی باهات چیکار میکنم جئون ات
در حالی که داشتم با بم بازی میکردم زنگ خونه شده شد خیلی خوشحالم بودم مطمئنم که خودشه ولی لزش ناراحت بودم بدو بدو رفتم سمت در خودمو مرتب کردم درو به آرومی باز کردم دستشو به چارچوب در تکیه داده بود دقیقا مثل بد بوی ها
جونگکوک: های مای بیبی گرل
ات: سلام خوش اومدی
اومد سمتم رو لبم بوسه گذاشت رفت داخل درو بستم بم هم تا کوک رو دید خودشو انداخت تو بغل کوک
جونگکوک: اوه پسر اروم باش
هم برای تو هم برای بیبی گرلم دلم تنگ شده بود ولی بیشتر برای بیبیم
جونگکوک: من میرم دوش بگیرم عشقم غذا هم با پسرا خوردیم تو چیزی خوردی؟
ات: اره خوردم
جونگکوک: خوبه
لپمو بوسید و رفت داشتم گل مورد علاقم بابونه رو میزاشتم تو گلدان
با یه حوله به پایین تنش بسته بود و یه حوله ام که داشت موهاشو خشک میکرد حوله ای که دستش بود رو انداخت رو گردنش
جونگکوک: واو عشقم چه بوی عالی ای
دستشو دور کمرم حلقه کرد سرشو تو گردنم فرو برد و بو کرد
جونگکوک: درست مثل بوی تن تو ولی بوی تنت دیوونه کننده تر از هر گلیه و خوشحالم که فقط من میتونم حسش کنم
رو گردنم بوسه گذاشت با حرفاش مور مورم شد یه لبخند زدم ولی قبل از اینکه ببينه لبخندمو خوردم یکم نار کردن بد نیست گلدون رو، روی میز گذاشتن دستاشو از دورم باز کردم و برگشتم سمتش
ات: مثل اینکه این دو سه روز کنسرت بهت ساخته اقای جئون
بیشتر نزدیکم شد ک مجبور شدم بچسبم به میز دستاشو دو طرف میز گذاشت رو صورتم خم شد
جونگکوک: الان شدم اقای جئون؟!
منم صورتمو نزدیکتر بردم
ات: اوهوم
جونگکوک: اونوقت به چیه دلیل؟
ات: یه هفته نبودی سه روز کنسرت اصلی بود باقی روزا هم ک کمپانی میموندی تا کارای کنسرت رو ردیف کنی و من فقط تو خونه هر روز با بم گذروندم توقع داری بهت بگم ددی؟
جونگکوک: هوم بد نیست
ات: خیلی پرویی
جونگکوک: میدونم بیبی
ات: خوبه که ميدونی چرا تو کنسرت نرفتی بین دخترا ک به بدنت دست بزنن اخه وقتی دکمه ت کنده شد لبخند میزدی فکر کنم خوشت اومده بود ک باز شده درست نمیگم؟
یه پوزخند زد
جونگکوک: پس بیبی کوچولوی من حسودی کرده هوم؟
ات: هه حسودی جئون الان من با لباس زیر برم روی استیج کلی حال کنم بعدش اومدم خونه باید بهت بگم هه حسودی کردی بیبی بوی؟
اخم کرد که قیافش ترسناک شد الان میتونستم بگم ی ددی واقعی شده بود جونگکوک: اولن جرعت نداری با لباس زیر بری رو استیج دومن اگرم بری میدونی باهات چیکار میکنم جئون ات
۳۱.۳k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.