داستان عضو هشتم بی تی اس ۲۰
جیهوپ گوشی رو ازم گرفت
ات : جیهوپ داری چیکار میکنی
جیهوپ بغض کرده بود
نامجون : چیشده
ات گوشی رو ازش گرفت پیامی رو دید
هی جین بود
هی جین : ات من من متاسفم ولی دینا رو کشتن
ات فکر میکرد شوخی بود از جیهوپ پرسید تو دینا رو میشناسی
هیچ کس هیچی جواب نداد
ات : گفتم میشناسی
جیمین : اون اون دوست دخترشه
ات پلک نمیزد
ات : چی گفتی راس میگه جیهوپ ؟
جیهوپ : ام .ار.اره
ات : دینا کیه
جین : اون دختری که باهاش اومدی کنسرت مون قبل از اینکه عضو گروه شی
ات : ولی من با اون دشمن بودم
جیهوپ : راجبش حرف نزن
ات : ولی تو نمیزاشتی با پسرا حرف بزنم من فک کردم شما دوست دختر ندارید واق
جیهوپ : گفتم کافیه (با داد)
ات : اره کافیه برای فهمیدن حقیقت خیلی دیر شده چون منم عاشق یه نفر دیگه هستم
تهیونگ : بس کنید
ات: اره اسمش
نزاشت حرف ات تموم بشه که جیهوپ یه سیلی بهش زد
ات : جیهوپ داری چیکار میکنی
جیهوپ بغض کرده بود
نامجون : چیشده
ات گوشی رو ازش گرفت پیامی رو دید
هی جین بود
هی جین : ات من من متاسفم ولی دینا رو کشتن
ات فکر میکرد شوخی بود از جیهوپ پرسید تو دینا رو میشناسی
هیچ کس هیچی جواب نداد
ات : گفتم میشناسی
جیمین : اون اون دوست دخترشه
ات پلک نمیزد
ات : چی گفتی راس میگه جیهوپ ؟
جیهوپ : ام .ار.اره
ات : دینا کیه
جین : اون دختری که باهاش اومدی کنسرت مون قبل از اینکه عضو گروه شی
ات : ولی من با اون دشمن بودم
جیهوپ : راجبش حرف نزن
ات : ولی تو نمیزاشتی با پسرا حرف بزنم من فک کردم شما دوست دختر ندارید واق
جیهوپ : گفتم کافیه (با داد)
ات : اره کافیه برای فهمیدن حقیقت خیلی دیر شده چون منم عاشق یه نفر دیگه هستم
تهیونگ : بس کنید
ات: اره اسمش
نزاشت حرف ات تموم بشه که جیهوپ یه سیلی بهش زد
۹.۰k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.