خداوند در چشمانش هزاران ستاره گنجانده بود ، به آن دو گوی
خداوند در چشمانش هزاران ستاره گنجانده بود ، به آن دو گوی شیشه ای که مینگریستی نسخ کهکشان قیری رنگش میشدی
دل کندن از آنها دشوار بود اما گنجینه اصلیِ او لبهای شرابی اش بودند که انسان با شوق هزاران سال آتش جهنم را به جان میخرد تا چند ثانیه داغی لبانش را احساس کند
دل کندن از آنها دشوار بود اما گنجینه اصلیِ او لبهای شرابی اش بودند که انسان با شوق هزاران سال آتش جهنم را به جان میخرد تا چند ثانیه داغی لبانش را احساس کند
۱۶.۸k
۱۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.