وقتی دوست دختر لینو یی و پریود میشی .کوتاه.
وقتی دوست دختر لینو یی و پریود میشی .کوتاه.
.
.
.
از خواب بیدار شدی بخاطر دل دردی که داشتی نتونستی
خوب بخوابی .
حتا نمیتونستی یکجا وایسی آنقدر دلدرد وحشتناکی داشتی
خیلی آروم از رو تخم بلند شدی و کمی از دیوار هم کمک گرفتی
تا متوجه خیس بودن شلوارت شدی و تختی که پر از خون بود
نمیدونستی باید چیکار کنی و نمیخواستی دوست پسرت رو بیدار کنی
خیلی سوسکی شروع کردی به تمیز کردن که با دستایی که پشت حلقه شده بود لرزی تو بدنت ایجاد کرد
ترسیدی ولی میدونستی که لینو هستش
و سریع دشکی که پر از خون بود رو پشت سرت قائم کردی .
لینو:بیدار شدی
ات:آره
لینو:اون چیه پشت سرت قائم کردی؟
ات:چ..چی
لینو:نیازی نیست خجالت بکشی من که قریبه نیستم
ات:آخ..ه
لینو:آخه ای نداره الانم برو استراحت کن
خلاصه خیلی بهت کمک میکنه
.
.
.
.
.
.
میدونم ریدم ولی خب
.
.
.
از خواب بیدار شدی بخاطر دل دردی که داشتی نتونستی
خوب بخوابی .
حتا نمیتونستی یکجا وایسی آنقدر دلدرد وحشتناکی داشتی
خیلی آروم از رو تخم بلند شدی و کمی از دیوار هم کمک گرفتی
تا متوجه خیس بودن شلوارت شدی و تختی که پر از خون بود
نمیدونستی باید چیکار کنی و نمیخواستی دوست پسرت رو بیدار کنی
خیلی سوسکی شروع کردی به تمیز کردن که با دستایی که پشت حلقه شده بود لرزی تو بدنت ایجاد کرد
ترسیدی ولی میدونستی که لینو هستش
و سریع دشکی که پر از خون بود رو پشت سرت قائم کردی .
لینو:بیدار شدی
ات:آره
لینو:اون چیه پشت سرت قائم کردی؟
ات:چ..چی
لینو:نیازی نیست خجالت بکشی من که قریبه نیستم
ات:آخ..ه
لینو:آخه ای نداره الانم برو استراحت کن
خلاصه خیلی بهت کمک میکنه
.
.
.
.
.
.
میدونم ریدم ولی خب
۶۲۸
۰۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.