پارت یازدهم
چانیول______________________________________
یه ۲_۳ ساعتیه که سهون بیهوشه .
بچه ها همچنان دارن بحث میکنن .لوهان و کای و شیومین و تائو میخوان کمک کنن اما چن و لی و کریس و سوهو مخالفت می کنن من و بک و دی او هم هنوز نمی دونیم چیکار کنیم .من به شخصه هم نگرانشم هم اینکه خب کارش نه از نظر اخلاقی و نه از نظر قانونی درست نیست.
بک_ با احترامی که برای هیونگام قائلم اما منم کمکش میکنم .
بلند شدم و رفتم توی اتاق تا یکم فکر کنم . راستش لباسمم یکم اذیتم میکرد . تا کمد رو وا کردم .یه چیزی افتاد رو پام .دوربین سهون بود .روشنش کردم رو ی فیلم بود.
فیلمو پلی کردم .
فیلم________________________________________
سهون_سوهو هیونگ به من نگاه کن
سوهو_ سهون بسه از صبح تا الان اون دوربین دستته هی میگی نگاه کن نگاه کن بسه دیگه.
چانی _ ولش کن حالا یه بار کرم نمی ریزه با دوربینش سرگرمه چیکارش داری.
بک_ او مدافع سهون اومد همه بخوابین زمین.
چانی دستش رو شکل تفنگ کرد گرفت سمت بک.
چانی_ دستا بالا شورتا پایین
بک دستشو برد بالا.
بک_ شرمنده نمیتونم شورتمو بکشم پایین
سهونم همینطور که فیلم میگرفت از خنده غش کرده بود
°پایان فیلم°
چانی ________________________________________
دلم واسه اون موقع ها تنگ شده . دیگه سهون رو خیلی نمی بینیم . انگار کسی که ما رو بهم چسبونده بود اون بود.
رفتم از اتاق بیرون.
سوهو_ چانیول اون چیه دستت
چانی _ الان این مهم نیست راستش منم می خوام کمک کنم .
سوهو_ توقع چیز دیگه ای رو نداشتم .
چانی_ میدونم که همیشه الکی از سهون طرفداری کردم اما اون همه جا هوامونو داشته و اینبار از ما کمک خواسته و ما هم وظیفه داریم کمکش کنیم.
سوهو_ ولی ما اگه بهش کمک کنیم رو زندگیمون قمار کردیم .
تائو_ من با چانیول موافقم اون هر جا ازش کمک خواستیم بوده و ما باید اینبار جبران کنیم .
کریس_ با اینکه دلم نمی خواد و راضی نیستم منم کمک می کنم .
چن و لی هم به نشانه ی موافقت سر تکون دادن .
دی او _ ببینین قول نمیدم کار زیادی انجام بدم ولی منم هستم .
بکی_ هیونگ فقط تو موندی .
سوهو _ خیله خب باشه منم هستم ولی چانیول باید تظمین بده که واسه کسی اتفاقی نیوفته......
لطفاً لطفاً لطفاً نظر بدید🙏🙏
یه ۲_۳ ساعتیه که سهون بیهوشه .
بچه ها همچنان دارن بحث میکنن .لوهان و کای و شیومین و تائو میخوان کمک کنن اما چن و لی و کریس و سوهو مخالفت می کنن من و بک و دی او هم هنوز نمی دونیم چیکار کنیم .من به شخصه هم نگرانشم هم اینکه خب کارش نه از نظر اخلاقی و نه از نظر قانونی درست نیست.
بک_ با احترامی که برای هیونگام قائلم اما منم کمکش میکنم .
بلند شدم و رفتم توی اتاق تا یکم فکر کنم . راستش لباسمم یکم اذیتم میکرد . تا کمد رو وا کردم .یه چیزی افتاد رو پام .دوربین سهون بود .روشنش کردم رو ی فیلم بود.
فیلمو پلی کردم .
فیلم________________________________________
سهون_سوهو هیونگ به من نگاه کن
سوهو_ سهون بسه از صبح تا الان اون دوربین دستته هی میگی نگاه کن نگاه کن بسه دیگه.
چانی _ ولش کن حالا یه بار کرم نمی ریزه با دوربینش سرگرمه چیکارش داری.
بک_ او مدافع سهون اومد همه بخوابین زمین.
چانی دستش رو شکل تفنگ کرد گرفت سمت بک.
چانی_ دستا بالا شورتا پایین
بک دستشو برد بالا.
بک_ شرمنده نمیتونم شورتمو بکشم پایین
سهونم همینطور که فیلم میگرفت از خنده غش کرده بود
°پایان فیلم°
چانی ________________________________________
دلم واسه اون موقع ها تنگ شده . دیگه سهون رو خیلی نمی بینیم . انگار کسی که ما رو بهم چسبونده بود اون بود.
رفتم از اتاق بیرون.
سوهو_ چانیول اون چیه دستت
چانی _ الان این مهم نیست راستش منم می خوام کمک کنم .
سوهو_ توقع چیز دیگه ای رو نداشتم .
چانی_ میدونم که همیشه الکی از سهون طرفداری کردم اما اون همه جا هوامونو داشته و اینبار از ما کمک خواسته و ما هم وظیفه داریم کمکش کنیم.
سوهو_ ولی ما اگه بهش کمک کنیم رو زندگیمون قمار کردیم .
تائو_ من با چانیول موافقم اون هر جا ازش کمک خواستیم بوده و ما باید اینبار جبران کنیم .
کریس_ با اینکه دلم نمی خواد و راضی نیستم منم کمک می کنم .
چن و لی هم به نشانه ی موافقت سر تکون دادن .
دی او _ ببینین قول نمیدم کار زیادی انجام بدم ولی منم هستم .
بکی_ هیونگ فقط تو موندی .
سوهو _ خیله خب باشه منم هستم ولی چانیول باید تظمین بده که واسه کسی اتفاقی نیوفته......
لطفاً لطفاً لطفاً نظر بدید🙏🙏
۶.۶k
۱۷ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.