p⁷
p⁷
𝐦𝐲 𝐝𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐥𝐨𝐯𝐞
کجا بودیم...؟؟؟اهان
جونگکوک روی ات خیمه زد خواست ببوستش که ات با سر زانو زد تو چیز کوک(غلط کرده دخترهی ...)
کوک از درد میخواست ات را جر بده(منحرف هم خودتی)اما غرورشو حفظ کرد و اروم نشست روی صندلی خودش ،،،نفس عمیقی کشید ماشین را روشن کرد و رفت تو جاده بعد۲ مین سرعتشو رسوند به ۱۵۰ خیلی سریع رسوندش به۱۷۰بعد۲۰۰ تا۲۵۰ تا سرعت داشت میرفت
اروم برو روانی(گگگگگ)
-چیه تا زدی به پسرم به اینجاش فکر نکرده بودی ن
خفه شو تو داشتی می بوسیدیم
-اون پسر هم میخواست بکنتت
تازه یادش اومد چون مست بود
ک..ک..کدوم...کدوم ....... پسر؟؟؟؟
-نیشخند
وقتی مست بودم اتفاقی افتاد؟؟
-(سکوتتتتتتت)
یهو همه صحنه ها اومد جلو چشمش
به کوک نگاه کرد
-هه یادت اومد
چرا جلوش را گرفتی؟؟
-انتظار داشتی بزارم بهت تجواز بشه؟؟؟
خب چرا نمی خواستی بهم تجاوز شه؟؟
-وای ات...
چقدر سوال می پرسی!!
مگه چیه خب حتما یه دلیلی داشته که نزاشتی بهم....
-خفه شوووووووووو(عر بده فرا آبیD":)
گوشاش را گرفت
با..با...باشه ...... آ..اروم.....با...ش
-مگه میزاری
سکوت
سرعتشو اورد پایین بعد ۱۵ مین رسیدیم به یه خون....ن یه قصر بود به معنای واقعی یه قصر بود
اینجا کجاست
-نگاه به ات
-خب (یه نگاه به خونه) اینجا خونه ایه که من اجارش کردم!!
اونوقت چرا منو اوردی اینجا
-خب ... مست بودی
منم ادرس هتلتو نمی دونستم اوردمت اینجا
بعد چرا برا یه هفته این قصرو اجاره کردی؟؟
-دوباره داری مثل تو ماشین خیلی سوال نی پرسی(جدی
باشه بابا عصبی نشو
-یه چشم قره به ات و رفتن سمت خونه
حیح چقدر پرروعه مگه چط گفتم اهههه ات ریدی الان اگه ن ن ن ن ات به این چیزا فکر نکن
-نمیای(داد چون از ات دور شده بود ونیم رخ به ات
چ...چی ...چرا دارم میام
تو ذهنش:برم تا دوباره عصبی نشده
ویو تو خونه
ات:
خونه بزرگی بود
قشنگ بود ولی همهچی مشکی بود!چرا؟
کوک
-کوک؟
امم اهه(زیر لب)چیز جونگکوک
-هومم
هوممم؟
-اه ریدی(زیر لب)چتهه؟
چرا همه چیه خونه ات مشکی
-تورو سننه قربونم بری
ایششش (کج کردن لب)
-ایش داره توله
همین که خونم رات دادم خدا رو شکر کن(خنده
گایز بگم که الان کوک تو اشپز خونهاس و ات تو سالن پس خب طبیعتا داد می زنن من دیگه نگم
ن پ خونهات هم رام نمی دادی(خنده
-اومد تو سالن بازوی ات رو کشید بردش طبقه بالا گذاشتش همین طور که می بردش بالا می خندیدن
بردش تو یکی از اتاقا که تمش بنفش و مشکی بود
یااااا بزار بیام بیرون(خنده
-عمرا کوتوله(خنده
گگگگگگگگگگگگگگگگگگگ
-خوبه حالا عین میمونا ادا در نیار
دردبی درمون
-بهت شام نمیدم درم قفل می کنم هم از گشنگی بمیری هم تشنگی
چیییی ؟؟؟؟غلط خوردم بزار بیام بیرون توروخدا به مامانم میگم
-خنده
جیغ و داد می کنم
جا نیس
𝐦𝐲 𝐝𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐥𝐨𝐯𝐞
کجا بودیم...؟؟؟اهان
جونگکوک روی ات خیمه زد خواست ببوستش که ات با سر زانو زد تو چیز کوک(غلط کرده دخترهی ...)
کوک از درد میخواست ات را جر بده(منحرف هم خودتی)اما غرورشو حفظ کرد و اروم نشست روی صندلی خودش ،،،نفس عمیقی کشید ماشین را روشن کرد و رفت تو جاده بعد۲ مین سرعتشو رسوند به ۱۵۰ خیلی سریع رسوندش به۱۷۰بعد۲۰۰ تا۲۵۰ تا سرعت داشت میرفت
اروم برو روانی(گگگگگ)
-چیه تا زدی به پسرم به اینجاش فکر نکرده بودی ن
خفه شو تو داشتی می بوسیدیم
-اون پسر هم میخواست بکنتت
تازه یادش اومد چون مست بود
ک..ک..کدوم...کدوم ....... پسر؟؟؟؟
-نیشخند
وقتی مست بودم اتفاقی افتاد؟؟
-(سکوتتتتتتت)
یهو همه صحنه ها اومد جلو چشمش
به کوک نگاه کرد
-هه یادت اومد
چرا جلوش را گرفتی؟؟
-انتظار داشتی بزارم بهت تجواز بشه؟؟؟
خب چرا نمی خواستی بهم تجاوز شه؟؟
-وای ات...
چقدر سوال می پرسی!!
مگه چیه خب حتما یه دلیلی داشته که نزاشتی بهم....
-خفه شوووووووووو(عر بده فرا آبیD":)
گوشاش را گرفت
با..با...باشه ...... آ..اروم.....با...ش
-مگه میزاری
سکوت
سرعتشو اورد پایین بعد ۱۵ مین رسیدیم به یه خون....ن یه قصر بود به معنای واقعی یه قصر بود
اینجا کجاست
-نگاه به ات
-خب (یه نگاه به خونه) اینجا خونه ایه که من اجارش کردم!!
اونوقت چرا منو اوردی اینجا
-خب ... مست بودی
منم ادرس هتلتو نمی دونستم اوردمت اینجا
بعد چرا برا یه هفته این قصرو اجاره کردی؟؟
-دوباره داری مثل تو ماشین خیلی سوال نی پرسی(جدی
باشه بابا عصبی نشو
-یه چشم قره به ات و رفتن سمت خونه
حیح چقدر پرروعه مگه چط گفتم اهههه ات ریدی الان اگه ن ن ن ن ات به این چیزا فکر نکن
-نمیای(داد چون از ات دور شده بود ونیم رخ به ات
چ...چی ...چرا دارم میام
تو ذهنش:برم تا دوباره عصبی نشده
ویو تو خونه
ات:
خونه بزرگی بود
قشنگ بود ولی همهچی مشکی بود!چرا؟
کوک
-کوک؟
امم اهه(زیر لب)چیز جونگکوک
-هومم
هوممم؟
-اه ریدی(زیر لب)چتهه؟
چرا همه چیه خونه ات مشکی
-تورو سننه قربونم بری
ایششش (کج کردن لب)
-ایش داره توله
همین که خونم رات دادم خدا رو شکر کن(خنده
گایز بگم که الان کوک تو اشپز خونهاس و ات تو سالن پس خب طبیعتا داد می زنن من دیگه نگم
ن پ خونهات هم رام نمی دادی(خنده
-اومد تو سالن بازوی ات رو کشید بردش طبقه بالا گذاشتش همین طور که می بردش بالا می خندیدن
بردش تو یکی از اتاقا که تمش بنفش و مشکی بود
یااااا بزار بیام بیرون(خنده
-عمرا کوتوله(خنده
گگگگگگگگگگگگگگگگگگگ
-خوبه حالا عین میمونا ادا در نیار
دردبی درمون
-بهت شام نمیدم درم قفل می کنم هم از گشنگی بمیری هم تشنگی
چیییی ؟؟؟؟غلط خوردم بزار بیام بیرون توروخدا به مامانم میگم
-خنده
جیغ و داد می کنم
جا نیس
۱.۴k
۰۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.