😈پارت۳😈
😈پارت۳😈
صبح زود بیدار شدم و ب استاد زنگ زدم بعد سه بوق برداشت
کیم: الو دختر میدونی الان ساعت چنده بی خابی زذه سرت بچه 😴
س/ک: استاد اولن سلام دومن الان ساعت ۵ باید بیدارشین سومن میخاستم بگم من بخاطر کاری ک بهم سپردین امروز نمیام دانشگاه 😕
کیم: باش منم ب مدیر میگم نمیتونی بیایی 😁
س/ک: خیلی ممنون😊
بعد تماس استرس سراغم اومد و این برا قلبم بد بود قلب بی معروفت باز گازشو گزفت و رو هزار می رفت و تیر میکشید
(آروم باش بابا ی عمره داری درس اطلاعاتی میخونی نمیتونی ی هیتر پیدا کنی بخاطر نامجون ک شده آروم باش بخاطر آبروش)
خودمو آروم کردمو ی صبحونه درست کردم و همراه با کار خوردم
(کیم نامجون)
دیروز خیلی عصبی بودم وقتی خانم س/ک رو بردم دفتر درحالی ک کلافه پشتم بهش بود
کیم: لطفا بشین😠
س/ک: چ... شم🥺
صدامو صاف کردمو برگشتم طرفش
کیم: ازتون کمک میخام همینطور ک میدونی من خواننده ام هستم ی نفر با ی شماره بهم زنگ میزنع تهدیدم میکنه ک اگ خودکشی نکنم باید.... 😞
س/ک: استاد باید چی اون کیه میشناسینش ☹️
کیم: دِ اگ میشناختم از تو کمک میخاستم خودم میرفتم سر وقتش ببین ی شب منو دوستام مست بودم یکی از دوستام ب ی دختر گیر داد اون دختر خاله ام بود منم باهاش دست ب یقه شدم درگیری اینقد شدید شد ک نفهمید کی و چجوری رفیقمو با چاقو زد و چاقو رو گذاشت توی دستم هنوز پرونده اش باز و اون چاقو دسته طرفه ک داره تهدید میکنه باید پیداش کنی کمک میکنی 😞
س/ک: م.... ن فقط شما.... ره طرف.... میخام ☹️
صبح زود بیدار شدم و ب استاد زنگ زدم بعد سه بوق برداشت
کیم: الو دختر میدونی الان ساعت چنده بی خابی زذه سرت بچه 😴
س/ک: استاد اولن سلام دومن الان ساعت ۵ باید بیدارشین سومن میخاستم بگم من بخاطر کاری ک بهم سپردین امروز نمیام دانشگاه 😕
کیم: باش منم ب مدیر میگم نمیتونی بیایی 😁
س/ک: خیلی ممنون😊
بعد تماس استرس سراغم اومد و این برا قلبم بد بود قلب بی معروفت باز گازشو گزفت و رو هزار می رفت و تیر میکشید
(آروم باش بابا ی عمره داری درس اطلاعاتی میخونی نمیتونی ی هیتر پیدا کنی بخاطر نامجون ک شده آروم باش بخاطر آبروش)
خودمو آروم کردمو ی صبحونه درست کردم و همراه با کار خوردم
(کیم نامجون)
دیروز خیلی عصبی بودم وقتی خانم س/ک رو بردم دفتر درحالی ک کلافه پشتم بهش بود
کیم: لطفا بشین😠
س/ک: چ... شم🥺
صدامو صاف کردمو برگشتم طرفش
کیم: ازتون کمک میخام همینطور ک میدونی من خواننده ام هستم ی نفر با ی شماره بهم زنگ میزنع تهدیدم میکنه ک اگ خودکشی نکنم باید.... 😞
س/ک: استاد باید چی اون کیه میشناسینش ☹️
کیم: دِ اگ میشناختم از تو کمک میخاستم خودم میرفتم سر وقتش ببین ی شب منو دوستام مست بودم یکی از دوستام ب ی دختر گیر داد اون دختر خاله ام بود منم باهاش دست ب یقه شدم درگیری اینقد شدید شد ک نفهمید کی و چجوری رفیقمو با چاقو زد و چاقو رو گذاشت توی دستم هنوز پرونده اش باز و اون چاقو دسته طرفه ک داره تهدید میکنه باید پیداش کنی کمک میکنی 😞
س/ک: م.... ن فقط شما.... ره طرف.... میخام ☹️
۸.۳k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.