سناریو...
#سناریو...
وقتی گوشه ی لبش پیرسینگ داره و موقع بوسیدنش لبت زخم میشه...
نامی:
پشت میز کارش درحال نوشتن چیزی بود، به سمتی رفتی و لباتو غنچه کردی و روی لباش گذاشتی
ظاهرا اون تشنه تر از تو برای بوسه بود
جوری بوسیدت که پیرسینگش به لبات گیر کرد و باعث زخم شدنشون شد و خون اومد
ات: اییی...نامجون...
با تعجب بهت خیره شد که نگاهش به لبات افتاد
نامی: شـ"ت...ببخشید بیب! میخوای اروم بوسش کنم خوب شه؟
ات: دستت درد نکنه... نمیخوام...این دفعه میگیری کلا از جا میکـَنیشون
...........
جین:
همیشه با دیدن لباش تحریک میشدی نا ببوسیش ولی به خاطر اون پیرسینگ مزاحمش خودتو کنترل میکردی
اما ایندفعه دیگه طاقت نیاوردی و بوسیدیش، ولی از شانست لبت به پیرسینگش گیر کرد و زخم شد
اما اون بیخیال بوسیدنت نشد و ادامه داد
ات:...جین...ولم...کن!
بعد از کم اوردن نفس رهات کرد
جین: اههه..ساری بیب...تقصیر خودته که انقدر خوشمزه ای.
ات: لبام زخم شد.
جین: عااا...وایسا ببینم...اشکال نداره...دوباره بوسش کنم خوب میشه
ات: نه نه نمیخوام...همین کافی بود
........
ادامه دارد....
لایک و کامنت یادت نره بیب♡🙂
وقتی گوشه ی لبش پیرسینگ داره و موقع بوسیدنش لبت زخم میشه...
نامی:
پشت میز کارش درحال نوشتن چیزی بود، به سمتی رفتی و لباتو غنچه کردی و روی لباش گذاشتی
ظاهرا اون تشنه تر از تو برای بوسه بود
جوری بوسیدت که پیرسینگش به لبات گیر کرد و باعث زخم شدنشون شد و خون اومد
ات: اییی...نامجون...
با تعجب بهت خیره شد که نگاهش به لبات افتاد
نامی: شـ"ت...ببخشید بیب! میخوای اروم بوسش کنم خوب شه؟
ات: دستت درد نکنه... نمیخوام...این دفعه میگیری کلا از جا میکـَنیشون
...........
جین:
همیشه با دیدن لباش تحریک میشدی نا ببوسیش ولی به خاطر اون پیرسینگ مزاحمش خودتو کنترل میکردی
اما ایندفعه دیگه طاقت نیاوردی و بوسیدیش، ولی از شانست لبت به پیرسینگش گیر کرد و زخم شد
اما اون بیخیال بوسیدنت نشد و ادامه داد
ات:...جین...ولم...کن!
بعد از کم اوردن نفس رهات کرد
جین: اههه..ساری بیب...تقصیر خودته که انقدر خوشمزه ای.
ات: لبام زخم شد.
جین: عااا...وایسا ببینم...اشکال نداره...دوباره بوسش کنم خوب میشه
ات: نه نه نمیخوام...همین کافی بود
........
ادامه دارد....
لایک و کامنت یادت نره بیب♡🙂
۶.۸k
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.