~~~فیک خانواده مخفی جئون(همسر مخفی)~~~
پارت : 10
چرا میخواستم لب هامو ببوسه ؟؟
واقعا انتظار همچین چیزی رو ازش داشتم ؟؟
من..چه مرگم شده بود !!
با حس داغی رون پام به خودم اومدم
_به چی فکر میکنی خوشگلم ؟!
هیچی !!
_اوووم
بلند شد و دستمو گرفت
با تعجب بلند شدم
چیکار میکنی ؟
_امشب باهم...
به گشادی چشمام نگاه انداخت و حرف شو اصلاح کرد
_در کنار هم با آرامش بخوابیم !
آها
_بریم دیگه
بی حوصله به بیرون شیشه نگاه انداختم
حس کردم یکی روبه روم نشسته !.
سرمو برگردوندم و نگاهش کردم
_بعد ناهار قراره بریم ی جایی
ابروهام بالا پرید
کجا ؟!
_بخور سرد شد !
این یعنی دهنتو ببند و غذاتو کوفت کن نمیگم !
بعد از ناهار به راه افتادیم و..
با تعجب بهش نگاهی انداختم
_خودت باید متوجه شده باشی ا.ت
تو واقعا میخوای همسر قانونیت بشم ؟!
این دیوونگیه !
با اخم نگاهم کرد
_انتظار نداری زنی که اسمش تو شناسنامه ام نیست رو مادر بچه م معرفی کنم ؟!
حتی اسمی هم از سیوان نیست !
خب..
_صبر کن ... با اسم کی براش شناسنامه گرفتی ؟؟
آروم گفتم
اسم پدر ها-یون روشه !
مشت شدن دست هاش رو فرمون رو حس کردم اما جرعت نکردم سرمو به سمتش برگردونم
_اشکال نداره ... عوضش میکنیم !
بعد از ماشین پیاده شد و بعد به سمتم اومد
چرا میخواستم لب هامو ببوسه ؟؟
واقعا انتظار همچین چیزی رو ازش داشتم ؟؟
من..چه مرگم شده بود !!
با حس داغی رون پام به خودم اومدم
_به چی فکر میکنی خوشگلم ؟!
هیچی !!
_اوووم
بلند شد و دستمو گرفت
با تعجب بلند شدم
چیکار میکنی ؟
_امشب باهم...
به گشادی چشمام نگاه انداخت و حرف شو اصلاح کرد
_در کنار هم با آرامش بخوابیم !
آها
_بریم دیگه
بی حوصله به بیرون شیشه نگاه انداختم
حس کردم یکی روبه روم نشسته !.
سرمو برگردوندم و نگاهش کردم
_بعد ناهار قراره بریم ی جایی
ابروهام بالا پرید
کجا ؟!
_بخور سرد شد !
این یعنی دهنتو ببند و غذاتو کوفت کن نمیگم !
بعد از ناهار به راه افتادیم و..
با تعجب بهش نگاهی انداختم
_خودت باید متوجه شده باشی ا.ت
تو واقعا میخوای همسر قانونیت بشم ؟!
این دیوونگیه !
با اخم نگاهم کرد
_انتظار نداری زنی که اسمش تو شناسنامه ام نیست رو مادر بچه م معرفی کنم ؟!
حتی اسمی هم از سیوان نیست !
خب..
_صبر کن ... با اسم کی براش شناسنامه گرفتی ؟؟
آروم گفتم
اسم پدر ها-یون روشه !
مشت شدن دست هاش رو فرمون رو حس کردم اما جرعت نکردم سرمو به سمتش برگردونم
_اشکال نداره ... عوضش میکنیم !
بعد از ماشین پیاده شد و بعد به سمتم اومد
۲.۱k
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.