PART ⁷

راوی ویو
صدای پارس تانی اومد
ات رفت داخل
ات؛تانی عشقم بیا بریم
تانی سرسع اومد ات بغلش کرد که دید میکی وسایل تانی رو جمع کرده
ات؛وای میکی مرسی که وسایل تانی رو جمع کردی
میکی؛خواهش
ات؛بای
میکی؛انقد زود میری راستی تانی غذاشو نخورده
ات؛اوکی خودم بهش میدم فعلا
میکی؛بای
پایان راوی ویو
جیمین ویو
ات رفت در یه خونه رو زد ولی من باش نرفتم نشسته بودم تو ماشین ات در زد یه دختری درو براش باز کردو ات رفت داخل بعد پنج مین اومد چندتا وسایل گذاشت صندلی پشتی دوباره رفت داخل اون خونه ولی یه سگ با خودش اورد
پایان ویو جیمین
راوی ویو
ات اول وسایل تانی رو برد بعد اومد تانی رو برد
جیمین؛تانی سگته
ات؛اره
جیمین؛خب دوست داری برا تنبیهت چیکار کنم
که تانی شروع کرد پارس کردن سمت جیمین
جیمین؛میبینم سگت روت غیرت داره ها
ات؛میخوای نداشته باشه
ات روبه تانی؛عشقم چرا غذاتو نخوردی ها
تانی خودشو مظلوم کرد
ات؛کیوتی
ات غذایه تانی رو از داخل وسایلایه تانی برداشت و ازتوش یکی برداشت نزدیک دهن تانی کرد تانی هم شروع کرد خوردن
ات؛افرین تانی
پرش زمانی موقع رسیدن

***
فالوور بشین=۸۲
کامنت=۱۰
لایک=۵