آدامس نعنایی ۹

جاجا:نعنایی بریم خونه😓
یونگی:اوهوم بریم😊
رفتیم خونه که مامان مثل جن ظاهر شد
مامان جاجا:دختر کجا بودی😐👡
جاجا:با نعنایی رفته بودم جنگل😐👈👉
مامان جاجا:اهاااا😐😆
جاجا:معلوم نیست دوباره چی تو فکرت میگذره😐
مامان جاجا:😐👡
جاجا:باشه باشه گوه خوردم😐✋
مامان جاجا:نوش جونت😐😆
جاجا:محبت کردنتون تو حلقم😐
یونگی:اهمممممم شوکولاتی میشه بری کنار یخ زدمممم😐
جاجا :عه یادم رفت باشه😐
رفتم کنار یونگی هم رفت تو
بابا جاجا :یاااااا یونگی چرا اینقدر خیسی
(منحرفای شیطون😐)
یونگی:اهمممممم جاجا خانوم منو خیسوند (تف تو ذهنتون😐😂)
بابا جاجا:دددخخخختتتتتترررررمممممممممممم (آرام پدرجان😐)
جاجا:ببببللللههههههه(آروم هم بگی میشنوه ها😐)
بابا جاجا:بیا بینمممممممممم (ارامممم 😐)
اوف باز منو چیکار داره نکنه فهمیده یبار سلنارو تا دم مرگ کتک زدم نکنه فهمیده یه پسره رو تو کوچه عقیم کردم نکنه فهمیده گوشیشو من شیکوندم نکنه فهمیده لباسشو برای اینکه نره سرکار منو ببره شهره بازی سوزوندم نکنه..(بابا تو خودت مجرمی بعد میگفتی میخوای پلیس شی که پلیس از پس تو بر نمیاد بچه😐)
بابا جاجا:کجا موندی دخترررررررر
جاجا:ا..اومدمممممممم (خفه شو کر شدم عنتر😐)
رفتم پایین
جاجا:بابا ببخشید که گوشیتو شیکوندم ببخشید که لباستو سوزوندم ببخشید که سلنارو زدم ببخشید که یه پسره رو زدم عقیم کردم ببخشید که..
بابا جاجا:😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐دخترم من اینو میخواستم بگم😐😐😐😐😐؟؟؟؟چرا اینکارو کردی😐؟؟
جاجا:عاو ریدم😐
یونگی:قشنگ مالوندی شوکولاتی 😐😹
جاجا:ببند اون تویله رو😐
باباجاجا:چرا یونگیو خیس کردی😐
جاجا:اول اون کرد به من چه😐(کثافت دروغگو😐)
یونگی:هننننننن من کی کردمممممممم😐😐😐😐😐؟؟؟؟
ادامه در پارت های آینده...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.