من یک روانشناس هستم!(9)
جونگ کوک:خیلی رو مخی
ا/ت:میدونم
جونگ کوک:خیلی زشتی
ا/ت:چشمات چپکی میبینه
جونگ کوک:ولی اصلا اشتباه نمیکنم.پوزخند*
ا/ت:اوکی درست میبینه ،مشکلی با طرز فکرت ندارم
تهیونگ:خیلی حاضر جوابی دکتر ،میترسم این طرز حرف زدنت کار دستت بده.پوزخند*
ا/ت:فعلا که نداده تا ببینیم چی پیش میاد ولی ممنون از توصیت
جهیوپ:تو اومدی که اینجا باهامون بحث کنی یا اینکه باعث بهبود ما بشی؟؟؟
ا/ت:خوب وقتی شما همکاری نمی کنید من اینجا چیکار کنم؟؟
خوب وقتی من انتظار دارم که همکاری بکنید ولی برعکس کارو انجام میدید ،انتظار دارین تا انتظاراتونو انجام بدم؟؟یکمی غیر معمولی بنظر نمیاد؟؟؟
اعضا: تعجب*
تهیونگ:خوب پس پاشو برو
ا/ت:نوچ
شوگا:ببینم ما رو مسخره گیر آوردی که نه میری و نه میخوای بمونی این چه منطقیه ؟؟
ا/ت:منم همین سوالو دارم منو مسخره گیر آوردین که همکاری نمی کنید؟؟؟
شوگا:تیک زدن چشم از اعصبانیت*
جیمین در گوش تهیونگ*
جیمین:عجب زد تو برجک هیونگ. خنده آروم*
تهیونگ:اهوم .آروم*
ا/ت:اگه قرار بر این باشه همه کارا رو انجام بدم پس شما اینجا چکاراید؟؟؟
جونگ کوک:کسی که مایع عذابته
ا/ت:نوچ
نامجون:بعداز اینکه چند صفحه از کتابشو خوند کتاب رو بست و گذاشت پیش میز عسلی کنار میلش*
جیهوپ:من حتی یادم نمیاد اسم تو بهمون گفتی یا نه اونوقت میخوای که بهمون کمک کنی این چه وضعشه؟
ا/ت:ا/ت
جیهوپ:هان؟
ا/ت:لی ا/ت اسمم لی ا/تس
نامجون:ا/ت
ا/ت:نگاه کردن*
نامجون:درک نمیکنم برای چی اومدی ولی....مطمئنن تو این چند وقتی که هم کلام شدیم بیشتر آشنا شدیم درسته؟
ا/ت:درسته
نامجون:و اینم فهمیدم که دختر باهوشی هستی ،ولی بنظرم دیگه نیا
ا/ت:تعجب*
نامجون:به نعفت نیست،ما گرفتار شدیم پس خوردم گرفتار ما نکن ، این فقط نصیحت بود به عنوان یه انسان به انسان مقابلم گفتم
نامجون:برو
ا/ت:نگاه*
ا/ت:میدونین چیو درک نمیکنم
اعضا :نگاه*
ا/ت:اینکه تا کی میخواین مثله یه ترسو خودتونو به موش مردگی بزنیم
اعضا :تعجب*
نامجون:نگاه سرد*
ا/ت:اگه بی تی اس واقعا این بود .....پس بهتر که دیگه نیست
جونگ کوک:حرف دهنتو بفهم که چی میگی
ا/ت:حقیقت تلخه نه؟
جونگ کوک سکوت*
ا/ت:نمیدونم چرا اینطوری شدین یا بودین نمیدونم
ولی اینو میدونم که شما خودتونو گم کردین ،اینارو نگفتم و نمیگم تا تحقیر بشین ،ولی حداقل به خودتون بیاین
ا/ت بلند شد نزدیک در رفت*
ا/ت:به حرفام فکر کنید
ا/ت رفت*
جیمین:بنظرم یکمی زیاده روی کردیم
نامجون:فکر*
شوگا:شیبال
جونگ کوک :نگاه به در*
ا/ت:میدونم
جونگ کوک:خیلی زشتی
ا/ت:چشمات چپکی میبینه
جونگ کوک:ولی اصلا اشتباه نمیکنم.پوزخند*
ا/ت:اوکی درست میبینه ،مشکلی با طرز فکرت ندارم
تهیونگ:خیلی حاضر جوابی دکتر ،میترسم این طرز حرف زدنت کار دستت بده.پوزخند*
ا/ت:فعلا که نداده تا ببینیم چی پیش میاد ولی ممنون از توصیت
جهیوپ:تو اومدی که اینجا باهامون بحث کنی یا اینکه باعث بهبود ما بشی؟؟؟
ا/ت:خوب وقتی شما همکاری نمی کنید من اینجا چیکار کنم؟؟
خوب وقتی من انتظار دارم که همکاری بکنید ولی برعکس کارو انجام میدید ،انتظار دارین تا انتظاراتونو انجام بدم؟؟یکمی غیر معمولی بنظر نمیاد؟؟؟
اعضا: تعجب*
تهیونگ:خوب پس پاشو برو
ا/ت:نوچ
شوگا:ببینم ما رو مسخره گیر آوردی که نه میری و نه میخوای بمونی این چه منطقیه ؟؟
ا/ت:منم همین سوالو دارم منو مسخره گیر آوردین که همکاری نمی کنید؟؟؟
شوگا:تیک زدن چشم از اعصبانیت*
جیمین در گوش تهیونگ*
جیمین:عجب زد تو برجک هیونگ. خنده آروم*
تهیونگ:اهوم .آروم*
ا/ت:اگه قرار بر این باشه همه کارا رو انجام بدم پس شما اینجا چکاراید؟؟؟
جونگ کوک:کسی که مایع عذابته
ا/ت:نوچ
نامجون:بعداز اینکه چند صفحه از کتابشو خوند کتاب رو بست و گذاشت پیش میز عسلی کنار میلش*
جیهوپ:من حتی یادم نمیاد اسم تو بهمون گفتی یا نه اونوقت میخوای که بهمون کمک کنی این چه وضعشه؟
ا/ت:ا/ت
جیهوپ:هان؟
ا/ت:لی ا/ت اسمم لی ا/تس
نامجون:ا/ت
ا/ت:نگاه کردن*
نامجون:درک نمیکنم برای چی اومدی ولی....مطمئنن تو این چند وقتی که هم کلام شدیم بیشتر آشنا شدیم درسته؟
ا/ت:درسته
نامجون:و اینم فهمیدم که دختر باهوشی هستی ،ولی بنظرم دیگه نیا
ا/ت:تعجب*
نامجون:به نعفت نیست،ما گرفتار شدیم پس خوردم گرفتار ما نکن ، این فقط نصیحت بود به عنوان یه انسان به انسان مقابلم گفتم
نامجون:برو
ا/ت:نگاه*
ا/ت:میدونین چیو درک نمیکنم
اعضا :نگاه*
ا/ت:اینکه تا کی میخواین مثله یه ترسو خودتونو به موش مردگی بزنیم
اعضا :تعجب*
نامجون:نگاه سرد*
ا/ت:اگه بی تی اس واقعا این بود .....پس بهتر که دیگه نیست
جونگ کوک:حرف دهنتو بفهم که چی میگی
ا/ت:حقیقت تلخه نه؟
جونگ کوک سکوت*
ا/ت:نمیدونم چرا اینطوری شدین یا بودین نمیدونم
ولی اینو میدونم که شما خودتونو گم کردین ،اینارو نگفتم و نمیگم تا تحقیر بشین ،ولی حداقل به خودتون بیاین
ا/ت بلند شد نزدیک در رفت*
ا/ت:به حرفام فکر کنید
ا/ت رفت*
جیمین:بنظرم یکمی زیاده روی کردیم
نامجون:فکر*
شوگا:شیبال
جونگ کوک :نگاه به در*
۶.۴k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.