سناریو گوربه کوچولوی من
هنوز شروع نشده گشادیم میاد بنویسم (._.)
خب خب
اسم :ا/ت (هرچی خودتون دوست داشتین)
فامیلی :ا/ف
علایق : گورباح،خواهرش،مایکی،تومان،باجی،رنگ مشکی و سفید،دعوا،شیرینیپزی،شمشیر زنی
شخصیت:دختر آرومیه ولی خدا نیاره اون روزی که یکی دوستا و خانوادشو اذیت کنه اون روی سادیسمیش میزنه بالا و یارو رو شوت میکنه تو .... باباش +_+
قویه زیاد در حد مایکی ولی به شدت خرخوننن
و اینم بگم که با باجی دوسته و کیو چان صداش میزنه وقتایی میخواد کرم بریزه کیون کیچی
و در آخر داستان جایی شروع میشه که بچه ها ۱۳ سالشونه و اینجا ا/ت ۱۲ سالشه ولی چون یه سالو جهشی خونده با بچه ها هم کلاسیه
خب خب
اسم :ا/ت (هرچی خودتون دوست داشتین)
فامیلی :ا/ف
علایق : گورباح،خواهرش،مایکی،تومان،باجی،رنگ مشکی و سفید،دعوا،شیرینیپزی،شمشیر زنی
شخصیت:دختر آرومیه ولی خدا نیاره اون روزی که یکی دوستا و خانوادشو اذیت کنه اون روی سادیسمیش میزنه بالا و یارو رو شوت میکنه تو .... باباش +_+
قویه زیاد در حد مایکی ولی به شدت خرخوننن
و اینم بگم که با باجی دوسته و کیو چان صداش میزنه وقتایی میخواد کرم بریزه کیون کیچی
و در آخر داستان جایی شروع میشه که بچه ها ۱۳ سالشونه و اینجا ا/ت ۱۲ سالشه ولی چون یه سالو جهشی خونده با بچه ها هم کلاسیه
۱.۹k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.