پارت ۲۴ ازدواج اجباری
پارت ۲۴ ازدواج اجباری
ویو ا/ت
با بچه ها رفتیم پاساژ برای خرید
_ هی انایتا بیا بریم اینجا کلی کراپ داره
@ اره بریم
# ای خدا چرا من دختر نشدم حالا باید با اینا برم خرید کراپ
_ این سبزه خوبه
@ نه بیا این مشکی رو بگیر
_ نمیدونم بزار هر دو رو میگیرم
@ اره هر دو رو بگیر
_ اون شوار کارگو مشکی رو نگاه
@ اوففففففففف من میگیرمش
_ منم
# من برم نوشیدنی بگیرم
_ اره برو
ویو شوگا
ماشین انایتا رو دنبال کردم امدن پاساژ رفتم داخل دیدم انایتا و ا/ت دارن لباس میخرن و کاوان داره نو شیدنی میگیره
رفتم پیش ا/ت
_ انایتا اینو بگیرم قشنگ نیست
@ چرا خیلی خوبه بگیر منم سفیدشو میگیرم
× فکر نمیکنی یکم بازه
_ تو اینجا چیکار میکنی
× امدم دنبال همسرم
_ گمشو بابا
@ ا/ت بیا بریم اونور لباس مجلسی داره برای تولد گووان بگیریم
_ اووووو اره اصلا گووان رو یادم رفت
× گووان کیه
@ خواهر بزرگ هان سهوجون
× ا/ت حق رفتن نداره
_ از تو اجازه نمیگیرم
@ ا/ت بیا بریم
_ اوکی
@ ا/ت این سورتی خیلی خوبه
_ اره ولی مشکی نداره
# سلام من امدم
_ چی گرفتی نوشیدنی
# بابل تیله
@ دمت گرم
_ اونو بده به من
# بیا
× این اینجا چیکار میکنه
# اینو باید من بپرسم تو اینجا چیکار میکنی
× پیش زنمم
_ داره زر میزنه ولش
× درست حرف بزن
@ واییییییییی بخدا الان میزنمتون خفه شین دیگه نمیزارین ادم لباس بگیره
_ انی ( ا/ت انایتا رو آنی صدا میزنه)
@ هان
_ اون مشکی رو نگاه
@ ااااااااااااااا خیلی خوشگله تو بگیرش
_ معلومه میگیرم
# بنظرم اون مشکی رو بگیر
_ یقه بازه
# اره
_ اونم خوشگله
@ هر درو پرف کن
× لباس باز نگیر
_ بزار برات یه چیزی رو روشن کنم
× بله
_ من الان انگار مجردم بعد یادته نره کارای طلاق رو اماده کنی
× تو چی میگی .داد.
_ انی بیا بریم
ویو ا/ت
کلی با بچه ها خرید کردیم ( عکس میزارم ) از اونجا هم داریم میریم ارایشگا برای ناخنامون
رسیدیم آرایشگاه
_ انی
@ بله
_ لباسام قشنگ بود
@ اره
_ کاوان
# بله
_ میری اب بگیری
# اوکی
@ میگم واقعا میخوای از شوگا طلاق بگیری.
_ نه میخوام قشنگ عذابش بدم تا بفهمه باهام چیکار کرد
@ بدبخت گناه نداره
_ نه نداره فقط یه چیزی
@ بله
_ قول بده قشنگ فکر کنی بعد جواب بدی
@ بگو
_ داداشم بود هیونجین
@ خوب
_ عاشق توع
@ چی .تعجب.
_ زهرمار
@ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
_ تروخدا بیا بگیر ببرش فکنم فقط تو بتونی جمعش کنی اون واقعا عاشقته
@ چرا خودش نیومد بگه
_ اسکل میترسید
@ باشه حالا فکر میکنم
_ مرسی واقعا
ادمینتون: ناخوناشونو درست کردن و انایتا رسوندشون خونه و ا/ت میره خونه که شوگا هم اونجا بود
.
شرط پارت بعد
20 :« لایک ❤️
ویو ا/ت
با بچه ها رفتیم پاساژ برای خرید
_ هی انایتا بیا بریم اینجا کلی کراپ داره
@ اره بریم
# ای خدا چرا من دختر نشدم حالا باید با اینا برم خرید کراپ
_ این سبزه خوبه
@ نه بیا این مشکی رو بگیر
_ نمیدونم بزار هر دو رو میگیرم
@ اره هر دو رو بگیر
_ اون شوار کارگو مشکی رو نگاه
@ اوففففففففف من میگیرمش
_ منم
# من برم نوشیدنی بگیرم
_ اره برو
ویو شوگا
ماشین انایتا رو دنبال کردم امدن پاساژ رفتم داخل دیدم انایتا و ا/ت دارن لباس میخرن و کاوان داره نو شیدنی میگیره
رفتم پیش ا/ت
_ انایتا اینو بگیرم قشنگ نیست
@ چرا خیلی خوبه بگیر منم سفیدشو میگیرم
× فکر نمیکنی یکم بازه
_ تو اینجا چیکار میکنی
× امدم دنبال همسرم
_ گمشو بابا
@ ا/ت بیا بریم اونور لباس مجلسی داره برای تولد گووان بگیریم
_ اووووو اره اصلا گووان رو یادم رفت
× گووان کیه
@ خواهر بزرگ هان سهوجون
× ا/ت حق رفتن نداره
_ از تو اجازه نمیگیرم
@ ا/ت بیا بریم
_ اوکی
@ ا/ت این سورتی خیلی خوبه
_ اره ولی مشکی نداره
# سلام من امدم
_ چی گرفتی نوشیدنی
# بابل تیله
@ دمت گرم
_ اونو بده به من
# بیا
× این اینجا چیکار میکنه
# اینو باید من بپرسم تو اینجا چیکار میکنی
× پیش زنمم
_ داره زر میزنه ولش
× درست حرف بزن
@ واییییییییی بخدا الان میزنمتون خفه شین دیگه نمیزارین ادم لباس بگیره
_ انی ( ا/ت انایتا رو آنی صدا میزنه)
@ هان
_ اون مشکی رو نگاه
@ ااااااااااااااا خیلی خوشگله تو بگیرش
_ معلومه میگیرم
# بنظرم اون مشکی رو بگیر
_ یقه بازه
# اره
_ اونم خوشگله
@ هر درو پرف کن
× لباس باز نگیر
_ بزار برات یه چیزی رو روشن کنم
× بله
_ من الان انگار مجردم بعد یادته نره کارای طلاق رو اماده کنی
× تو چی میگی .داد.
_ انی بیا بریم
ویو ا/ت
کلی با بچه ها خرید کردیم ( عکس میزارم ) از اونجا هم داریم میریم ارایشگا برای ناخنامون
رسیدیم آرایشگاه
_ انی
@ بله
_ لباسام قشنگ بود
@ اره
_ کاوان
# بله
_ میری اب بگیری
# اوکی
@ میگم واقعا میخوای از شوگا طلاق بگیری.
_ نه میخوام قشنگ عذابش بدم تا بفهمه باهام چیکار کرد
@ بدبخت گناه نداره
_ نه نداره فقط یه چیزی
@ بله
_ قول بده قشنگ فکر کنی بعد جواب بدی
@ بگو
_ داداشم بود هیونجین
@ خوب
_ عاشق توع
@ چی .تعجب.
_ زهرمار
@ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
_ تروخدا بیا بگیر ببرش فکنم فقط تو بتونی جمعش کنی اون واقعا عاشقته
@ چرا خودش نیومد بگه
_ اسکل میترسید
@ باشه حالا فکر میکنم
_ مرسی واقعا
ادمینتون: ناخوناشونو درست کردن و انایتا رسوندشون خونه و ا/ت میره خونه که شوگا هم اونجا بود
.
شرط پارت بعد
20 :« لایک ❤️
۲۱.۹k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.