🔰سقوط هژمونی آمریکا با منشور پنج ساله شهید سلیمانی! بخش دوم....🔰
روزنامه کيهان 1401/11/04
💠سقوط هژمونی آمریکا با منشور پنجساله شهید سلیمانی! (یادداشت میهمان)...💠
حالا با این مصداق به خوبی فرق مکتب حاج قاسم با مکتب لیبرالها قابل درک و فهم است که در مکتب حاج قاسم شاهد قویتر شدن هر روز کشور در حوزه دفاعی و نظامی و امنیتی و دیگر حوزهها و پیروزیهای مداوم و حتی در خدمترسانی جهادی به مردم هستیم و در مکتب لیبرالها هر روز شاهد ضعفها بهخصوص در حوزه اقتصادی هستیم و اگر در حوزه اقتصادی و دیپلماسی با طرفهای مختلف هم مسئولان مربوط، به جای پروپاگاندا راهانداختن و رای جمع کردن، دستورات و منویات رهبری را بر تحلیلهای مشاوران لیبرالتر از خودشان و بر دستورات مجامع غربی و صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی تحت عنوان تئوریهای علمی و مناسبات جهانی و هکذا...و بر لبخندها و وعدهها و تضمینهای فریبنده دشمنان رجحان میدادند و به آنها عمل میکردند، قطعا امروز شاهد مشکلات کنونی نبودیم. لذا این جنبه تجربی و تاریخی زندگی شهید سلیمانی ما را به جنبه اعتقادی مکتب حاج قاسم میرساند که اگر دستورات ولی را بر نظرات خود رجحان بدهی و به آنها عمل کنی پیروزی و موفقیت حاصل میشود! ثانیا؛ یکی از سنتهای الهی نیز که در زندگی و با شهادت حاج قاسم برای ما نمایانتر شد این بود که خداوند به همه فهماند همه چیز دست خود خداوند است و باید به او توکل کرد، از جمله زندگی و جهاد و شهادت شهید سلیمانی با وجود وسوسههای شیاطین جن و انس از یکسو و از سوی دیگر با وجود مراقبت چهل ساله شهید پورجعفری عزیز از وی! نکته اول اینکه در چهل سال حضور مستقیم در خط اول مبارزه با استکبار و آمریکا فکر حاج قاسم یک لحظه هم وسوسه نشد که به غیرخدا توکل کند و به امکانات مادی امیدوار باشد و وسوسه شعارها و وعدههای فریبنده دشمنان و تحلیلهای فریبکارانه اشخاص و جریانات سیاسی نشد و تا آخر مقاوم و استوار بر عقیده الهی خود ایستاد. نکته دوم این که وقتی خداوند مصلحت اسلام را در این قرار دهد که شهید سلیمانی را ببرد، خود شهید پورجعفری عزیز را هم میبرد تا بفهماند که محافظت شهید پورجعفری هم به اراده خدا بوده است! نکته سوم اینکه تا شهادت هم خداوند محافظ شهید سلیمانی بود «... والله خیرحافظا»! علاوه بر نقشههای فراوانی که در سالهای منتهی به شهادت در منطقه کشیدند تا او را شهید کنند، به عنوان نمونه در عملیات بستان که حاج قاسم مجروحیت شدیدی از ناحیه شکم پیدا کرد، و او را به بیمارستان قائم مشهد منتقل کردند،یکی از پزشکان آن بیمارستان از اعضای گروهک منافقین بود و وقتی وی را شناخت، نقشه ترور او را ریخت. اما دو رزمنده به نامهای مصطفی موحدی(برادرزاده آیتالله موحدی کرمانی) و همایونفر که هر دو بعدها شهید شدند، به نقشه او پی بردند و با کمک یک پرستار کرمانی سردار را از آن بخش خارج کردند و نگذاشتند آن دکتر خائن نقشهاش را عملی کند و این نیز اراده خداوند برای حفظ او برای اسلام و مردم و کشور و جهان اسلام و جبهه مقاومت بود!
ادامه در پست بعدی.....
💠سقوط هژمونی آمریکا با منشور پنجساله شهید سلیمانی! (یادداشت میهمان)...💠
حالا با این مصداق به خوبی فرق مکتب حاج قاسم با مکتب لیبرالها قابل درک و فهم است که در مکتب حاج قاسم شاهد قویتر شدن هر روز کشور در حوزه دفاعی و نظامی و امنیتی و دیگر حوزهها و پیروزیهای مداوم و حتی در خدمترسانی جهادی به مردم هستیم و در مکتب لیبرالها هر روز شاهد ضعفها بهخصوص در حوزه اقتصادی هستیم و اگر در حوزه اقتصادی و دیپلماسی با طرفهای مختلف هم مسئولان مربوط، به جای پروپاگاندا راهانداختن و رای جمع کردن، دستورات و منویات رهبری را بر تحلیلهای مشاوران لیبرالتر از خودشان و بر دستورات مجامع غربی و صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی تحت عنوان تئوریهای علمی و مناسبات جهانی و هکذا...و بر لبخندها و وعدهها و تضمینهای فریبنده دشمنان رجحان میدادند و به آنها عمل میکردند، قطعا امروز شاهد مشکلات کنونی نبودیم. لذا این جنبه تجربی و تاریخی زندگی شهید سلیمانی ما را به جنبه اعتقادی مکتب حاج قاسم میرساند که اگر دستورات ولی را بر نظرات خود رجحان بدهی و به آنها عمل کنی پیروزی و موفقیت حاصل میشود! ثانیا؛ یکی از سنتهای الهی نیز که در زندگی و با شهادت حاج قاسم برای ما نمایانتر شد این بود که خداوند به همه فهماند همه چیز دست خود خداوند است و باید به او توکل کرد، از جمله زندگی و جهاد و شهادت شهید سلیمانی با وجود وسوسههای شیاطین جن و انس از یکسو و از سوی دیگر با وجود مراقبت چهل ساله شهید پورجعفری عزیز از وی! نکته اول اینکه در چهل سال حضور مستقیم در خط اول مبارزه با استکبار و آمریکا فکر حاج قاسم یک لحظه هم وسوسه نشد که به غیرخدا توکل کند و به امکانات مادی امیدوار باشد و وسوسه شعارها و وعدههای فریبنده دشمنان و تحلیلهای فریبکارانه اشخاص و جریانات سیاسی نشد و تا آخر مقاوم و استوار بر عقیده الهی خود ایستاد. نکته دوم این که وقتی خداوند مصلحت اسلام را در این قرار دهد که شهید سلیمانی را ببرد، خود شهید پورجعفری عزیز را هم میبرد تا بفهماند که محافظت شهید پورجعفری هم به اراده خدا بوده است! نکته سوم اینکه تا شهادت هم خداوند محافظ شهید سلیمانی بود «... والله خیرحافظا»! علاوه بر نقشههای فراوانی که در سالهای منتهی به شهادت در منطقه کشیدند تا او را شهید کنند، به عنوان نمونه در عملیات بستان که حاج قاسم مجروحیت شدیدی از ناحیه شکم پیدا کرد، و او را به بیمارستان قائم مشهد منتقل کردند،یکی از پزشکان آن بیمارستان از اعضای گروهک منافقین بود و وقتی وی را شناخت، نقشه ترور او را ریخت. اما دو رزمنده به نامهای مصطفی موحدی(برادرزاده آیتالله موحدی کرمانی) و همایونفر که هر دو بعدها شهید شدند، به نقشه او پی بردند و با کمک یک پرستار کرمانی سردار را از آن بخش خارج کردند و نگذاشتند آن دکتر خائن نقشهاش را عملی کند و این نیز اراده خداوند برای حفظ او برای اسلام و مردم و کشور و جهان اسلام و جبهه مقاومت بود!
ادامه در پست بعدی.....
۳.۸k
۰۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.