عاشق رئیسم شدم ✨
ات ویو
حالم اصلا پیام وب نبود رفتم تو اتاق و چند تا قرص خواب خوردم
پرش زمانی به فردا
ات : اجوما اجوما
اجوما : بله دخترم
ات : میخواستم بگم که اگر میخواید به دخترتون بگید بیاد اینجا زندگی کنه
اجوما : واقعا مرسی دخترم
ات : نیاز به تشکر نیست ( لبخند )
شرکت مدلینگ ساعت :10:00
منشی : خوش اومدید خانم بگم بیا براتون قهوه بیاره و راستی آقای جئون از قبل اومدن
ات : چی چرا اومدن
منشی :نمیکنم خانم گفتن با شما کار دارن
ات : باشه برو به کارت برس
ات : خوب بفرمایید آقای جئون انگار با من کار دارید
جونگ کوک : او بله خانم کیم من قراره یه مهمونی ترتیب بدم خوشحال میشم شماهم باشید
ات : بله حتما میام ( سرد )
جونگ کوک : خیلی ممنون که قبول کردید ( لبخند )
پرش زمانی به یک ماه بعد
ات ویو
الان تقریبا یک ماه میگذره دیگه جونگ کوک رو ندیدم
مهمونی هم فردا شبه و من هیچ لباس خوبی ندارم
فکرم نمی بهتره برم خرید میخواستم برم حمام که دیدم زنگ در خورد اجوما هم خونه نبود پس رفتم ببینم کیه
ات : کیه
لونا : تو کی هستی
ات : خودت کی هستی
لونا : به تو چه من کیم ( مغرور )
ات : خوب من اتم رییس این خونه. ( خونسرد )
لونا : چ چی شما رییس این خونه این ( ترسیده )
ات : اره تو باید دختر اجوما باشی ( سرد )
لونا بله بله درسته منو ببخشید که بی احترامی کردم خانم ( گریه )
ات : اشکال نداره ( سرد)
شرط نداریم ❤️
حالم اصلا پیام وب نبود رفتم تو اتاق و چند تا قرص خواب خوردم
پرش زمانی به فردا
ات : اجوما اجوما
اجوما : بله دخترم
ات : میخواستم بگم که اگر میخواید به دخترتون بگید بیاد اینجا زندگی کنه
اجوما : واقعا مرسی دخترم
ات : نیاز به تشکر نیست ( لبخند )
شرکت مدلینگ ساعت :10:00
منشی : خوش اومدید خانم بگم بیا براتون قهوه بیاره و راستی آقای جئون از قبل اومدن
ات : چی چرا اومدن
منشی :نمیکنم خانم گفتن با شما کار دارن
ات : باشه برو به کارت برس
ات : خوب بفرمایید آقای جئون انگار با من کار دارید
جونگ کوک : او بله خانم کیم من قراره یه مهمونی ترتیب بدم خوشحال میشم شماهم باشید
ات : بله حتما میام ( سرد )
جونگ کوک : خیلی ممنون که قبول کردید ( لبخند )
پرش زمانی به یک ماه بعد
ات ویو
الان تقریبا یک ماه میگذره دیگه جونگ کوک رو ندیدم
مهمونی هم فردا شبه و من هیچ لباس خوبی ندارم
فکرم نمی بهتره برم خرید میخواستم برم حمام که دیدم زنگ در خورد اجوما هم خونه نبود پس رفتم ببینم کیه
ات : کیه
لونا : تو کی هستی
ات : خودت کی هستی
لونا : به تو چه من کیم ( مغرور )
ات : خوب من اتم رییس این خونه. ( خونسرد )
لونا : چ چی شما رییس این خونه این ( ترسیده )
ات : اره تو باید دختر اجوما باشی ( سرد )
لونا بله بله درسته منو ببخشید که بی احترامی کردم خانم ( گریه )
ات : اشکال نداره ( سرد)
شرط نداریم ❤️
۵.۹k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.