برده کوچک ارباب

فصل اول
پارت ۱۷

بلندش کردم
و روی تخت خوابوندمش
تمام مدت یه دستشو جلوی صورتشو گرفته بود و یه دستشو روی شلوارش
دستمو که بردم سمت شلوارش گفت
(علامت کیوکا..؟..)
؟نتون لطفا
٪هیی بیب نکن بزار کارمو کنم
؟داداشم گفته نزارم کسی بهم دست بزنه
٪نزاری تنبیه میشی
؟تلوخدا منو تنبیه نکن
٪میزاری دخترونگیتو بگیرم؟
؟نه
٪پس لایق تنبیهی
؟نههههه(جیغ)
٪ساکت میشی یا....
؟تروخداااااا
داداشم همیشه میگه کسی خواست بهم دست بزنه بهش بگم که به من دست نزن ولی میتونی داداشمو اذیت کنی
٪ولی من تورو میخوام
خیلی دارم باهات راه میام پس خودتو رام من کن
؟...
ویو آکوتاگوا:
دستمو بردم سمت شلوارش که با چشمای مظلومش بهم نگاه کرد
ولی


(شروع اسمات میتونید نخونید و گزارش نکنید)


من هیچ رحمی نداشتم
شلوارشو با بی رحمی تمام در آوردم و دستمو روی پو....صی....ش کشیدم
لرز کرد
انگشت ف...ا...ک....م....و
روش ل....و.....ب ربختم
کردم توش
اون دختر دیگه الان مال من شده بود
نمیدونم چرا حس میکردم که یکی دارم نگاهم میکنه که یهو یه چیزی دیدم
اون چیزی نبود بجز......