وقتی دکتر بود و تو خدمتکارش
پارت: ۱۱
صب شد و پارک داشت
اماده میشد تا...
تا امده شه بره مطب
با کمی سرو صدای ریز ا. ت چشماشو
وا کرد و دید داره پارک داره اماده میشه
با صدای ریز و کمی گرفته گف
+دارید اماده میشید(نه دارع میاد/:)
_بله ببخشید ک بیدارتون کردم
+نـ اصلا(اتفاقا بله/:)
_ دیگع من برم
+ببخشید بابتـ..
_نه اصلا نیاز به عذرخواهی نیست
به اتفاق بوده عمدی ک نبوده
+صحیح
_با اجازه من برم چیزی خواستید و یا کاری شد حتما زنگ بزنید و اطلاع بدید
+چشم باشه
_پس فعلا
+خدافظ
ویو
جیمین کفش هاش رو پوشبد
و اروم اع خونه زد بیرون
به مطبش رسید
و دربش رو باز کرد
رفت سمت اتاقش و نشت پای
برگه های بیمارها و چک کردنشون
ک دید وقت اومدن خدمتکار
فعلی جدیدش دیره و هنوز نیومده
گوشیش رو برداشت و زنگ زد
خدمتکار جدیه اسمش مارتا (علامت✓)
بوقـ.. بوقـ..
✓الو
_الو سلام خانم مارتا
✓سلام
_ببخشید فکر نمیکنید دیر کردید
و وقت داره میگذره.؟
✓عامم معذرت جیمین جون
یکم دیره کردم
_عـ ع عاها باش پسس زود تر بیایید
✓بروی چشم اقای دکتر(عشوه)
_باش خدافص
✓بای
صب شد و پارک داشت
اماده میشد تا...
تا امده شه بره مطب
با کمی سرو صدای ریز ا. ت چشماشو
وا کرد و دید داره پارک داره اماده میشه
با صدای ریز و کمی گرفته گف
+دارید اماده میشید(نه دارع میاد/:)
_بله ببخشید ک بیدارتون کردم
+نـ اصلا(اتفاقا بله/:)
_ دیگع من برم
+ببخشید بابتـ..
_نه اصلا نیاز به عذرخواهی نیست
به اتفاق بوده عمدی ک نبوده
+صحیح
_با اجازه من برم چیزی خواستید و یا کاری شد حتما زنگ بزنید و اطلاع بدید
+چشم باشه
_پس فعلا
+خدافظ
ویو
جیمین کفش هاش رو پوشبد
و اروم اع خونه زد بیرون
به مطبش رسید
و دربش رو باز کرد
رفت سمت اتاقش و نشت پای
برگه های بیمارها و چک کردنشون
ک دید وقت اومدن خدمتکار
فعلی جدیدش دیره و هنوز نیومده
گوشیش رو برداشت و زنگ زد
خدمتکار جدیه اسمش مارتا (علامت✓)
بوقـ.. بوقـ..
✓الو
_الو سلام خانم مارتا
✓سلام
_ببخشید فکر نمیکنید دیر کردید
و وقت داره میگذره.؟
✓عامم معذرت جیمین جون
یکم دیره کردم
_عـ ع عاها باش پسس زود تر بیایید
✓بروی چشم اقای دکتر(عشوه)
_باش خدافص
✓بای
۵.۵k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.