کتاب
#برگی_از_یک_کتاب
[#کتاب #شمیمی_از_رحمت_واسعه ، #بیان_خصایص_رحمت_واسعه_خدا_حضرت_سیدالشهدا_علیهالسلام در اشارات #فقیه_عارف ، #حضرت_آیت_الله_العظمی_محمدتقی_بهجت_قدس_سره ، ص۱۱و۱۲]
در شب جمعه، ۲۵شوال۱۳۳۴، برابر با ۲شهریور۱۲۹۵، نوزادی به دنیا آمد که سالها بعد، قلب بسیاری از #شیفتگان_علم_و_معرفت و #شیعیان خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام را روشن ساخت: #آیت_الله_حاج_شیخ_محمدتقی_بهجت_قدس_سره. هنوز شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که از دست دادن مادر، خانوادهاش را سوگوار کرد و محمدتقی، آنقدر زود طعم یتیمی را چشید که حتی چهرهی مادر هم در خاطرش نماند.
#کربلایی_محمود مردی صالح بود و معتمد مردم #فومن. زندگی را با درآمد پختوپز کلوچه و نان سپری میکرد. او برای مردم فقط یک نانوا نبود، در بسیاری از کارها و اختلافات هایی که پیش میآمد، چشم امید مردم به کربلایی محمود بود. با این حال، آنچه بیش از اینها مایهی افتخارش بود، طبع روان و ذوق سلیمی بود که که با مهر و محبت درونیاش به خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام همراه شده بود. ثمرهی اینها اشعاری بود که جابهجا در #محافل_حسینی زیر لبها زمزمه میشد:
#امشبی_را_شه_دین_در_حرمش_مهمان_است
عصر فردا #بدنش_زیر_سم_اسبان_است
مکن ای صبح طلوع، #مکن_ای_صبح_طلوع
همنشینی محمدتقی با پدر و شرکت در مجالس حسینی و بهرهمندی از انوار اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام نهال محبت و عشق به آن سرور شهید را در دلش تنومند میکرد و سوز و گدازش را افزون. او خود نیز در این مجالس، مداحی و نوحهخوانی میکرد. این چنین بود که از همان کودکی <#شوق_زیارت> داشت.
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CfX7QEYKTW8/?igshid=MDJmNzVkMjY=
[#کتاب #شمیمی_از_رحمت_واسعه ، #بیان_خصایص_رحمت_واسعه_خدا_حضرت_سیدالشهدا_علیهالسلام در اشارات #فقیه_عارف ، #حضرت_آیت_الله_العظمی_محمدتقی_بهجت_قدس_سره ، ص۱۱و۱۲]
در شب جمعه، ۲۵شوال۱۳۳۴، برابر با ۲شهریور۱۲۹۵، نوزادی به دنیا آمد که سالها بعد، قلب بسیاری از #شیفتگان_علم_و_معرفت و #شیعیان خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام را روشن ساخت: #آیت_الله_حاج_شیخ_محمدتقی_بهجت_قدس_سره. هنوز شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که از دست دادن مادر، خانوادهاش را سوگوار کرد و محمدتقی، آنقدر زود طعم یتیمی را چشید که حتی چهرهی مادر هم در خاطرش نماند.
#کربلایی_محمود مردی صالح بود و معتمد مردم #فومن. زندگی را با درآمد پختوپز کلوچه و نان سپری میکرد. او برای مردم فقط یک نانوا نبود، در بسیاری از کارها و اختلافات هایی که پیش میآمد، چشم امید مردم به کربلایی محمود بود. با این حال، آنچه بیش از اینها مایهی افتخارش بود، طبع روان و ذوق سلیمی بود که که با مهر و محبت درونیاش به خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام همراه شده بود. ثمرهی اینها اشعاری بود که جابهجا در #محافل_حسینی زیر لبها زمزمه میشد:
#امشبی_را_شه_دین_در_حرمش_مهمان_است
عصر فردا #بدنش_زیر_سم_اسبان_است
مکن ای صبح طلوع، #مکن_ای_صبح_طلوع
همنشینی محمدتقی با پدر و شرکت در مجالس حسینی و بهرهمندی از انوار اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام نهال محبت و عشق به آن سرور شهید را در دلش تنومند میکرد و سوز و گدازش را افزون. او خود نیز در این مجالس، مداحی و نوحهخوانی میکرد. این چنین بود که از همان کودکی <#شوق_زیارت> داشت.
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CfX7QEYKTW8/?igshid=MDJmNzVkMjY=
۳.۱k
۰۸ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.