Roommate...P.19
*جیمین ویو
دیدم رفت تو گوشیش و بعد 1 مین خشکش زده بود و بغض کرده بود ، گوشیو ازش گرفتم که با چیزی که دیدم خشکم زد
هانول بود ، نوشته بود از من خوشش میاد و از ات میگیرتم . توی پیام هانول غرق شده بودم که صدای هق هق اتو شندیم
ات : چرا همیشه اینطوری میشه چرا یکبار نمی تونم به یکی اعتماد کنم *گریه
جیمین : هی هی بیبی چیزی نیست مطمعنم داره شوخی می کنه اون تورو دوست داره بعدشم اگرم اون بخواد واقعا من نمی خوام *اتو بغل می کنه و ارومش می کنه
ات : جیمینا
جیمین : جانم قشنگم
ات : تو...تو منو تنها نمیزاری نه ؟ *فین فین
جیمین : چرا باید فرشتمو ول کنم هوم ؟
ات : من می ترسم *دوباره گریش شدت میگیره
جیمین : بیا یک قولی بهم بدیم
ات : چی ؟ *فین فین
جیمین : من و تو تا ابد ما بمونیم
ات : اوهوم *گریه
جیمین : یاااااا بیب گریه نکننننن
ات سرشو از تو سینه ی جیمین میکشه بیرون و با چشای اشکی و مژه های بهم چسبیده نگاش میکنه
جیمین : میدونستی میمیرم برای اون چشات که وقتی گریه می کنی برق می زنن ؟
ات : این...این حرفا بهت...نمیاد *فین فین
جیمین : یااااااا چرااااااا
ات : دوست دارم جیمینااا *بغض
جیمین : منم فرشته
بعد 5 مین ات تو بغل جیمین اروم میشه
جیمین : حالا بیا بفهمیم هانول چشه هوم ؟
ات : اوهوم
جیمین : من بهش زنگ می زنم
(تمام مدت کال روی ایفونه و اتم می شنوه ولی هانول اینو نمی دونه)
+ مکالمه ی هانول و جیمین +
جیمین : الو
هانول : هوم ؟
جیمین : تو اون حرفو واقعن زدی ؟
هانول : کدوم حرف
جیمین : اینکه منو دوست داری
هانول : چطور
جیمین : خب می خواستم بگم منم دوست دارم *به ات چشمک می زنه
هانول : پسره ی عوضی بیشعور مریض اسکل خر چیزکش گاو اولاغ می خوای به خواهر من خیانت کنیییییی *عربده
جیمین : * جر خوردن از خنده
ات : *هم گریه می کنه و هم داره از خنده میمیره
هانول : اون صدای خنده ی اته ؟
ات : اوهوم
جیمین : می خواستم به ات ثابت کنم اسکلش کردی
هانول : عیششش
جیمین : ولی گاو نر نفهم زنم کلی به خاطرت گریه کرد
هانول : اتم ببخشید نمی خواستم ناراحتت کنم ، و تو اقای جیمین کی گفته اتمو میدم بهت ؟ باید بیای خاستگاری فک می کنم راجبش که به درد یک فرشته می خوری یا نه
جیمین : دیگه داری پیاز می خوری برو بمیر بای بایییی
*قطع می کنه
+ پایان مکالمه ی هانول و جیمین +
جیمین : دیدی ؟
ات : مرسی جیمیناااا ، دوست دارمممممم *میپره روی جیمین و بغلش می کنه
جیمین : منم جوجه *خنده
ات : حیحی *😅
جیمین : خب خب خب کجا بودیم *شیطون
ات : پسرم من برم حموم
جیمین دست اتو می کشه و...
^ادامه دارد...^
دیدم رفت تو گوشیش و بعد 1 مین خشکش زده بود و بغض کرده بود ، گوشیو ازش گرفتم که با چیزی که دیدم خشکم زد
هانول بود ، نوشته بود از من خوشش میاد و از ات میگیرتم . توی پیام هانول غرق شده بودم که صدای هق هق اتو شندیم
ات : چرا همیشه اینطوری میشه چرا یکبار نمی تونم به یکی اعتماد کنم *گریه
جیمین : هی هی بیبی چیزی نیست مطمعنم داره شوخی می کنه اون تورو دوست داره بعدشم اگرم اون بخواد واقعا من نمی خوام *اتو بغل می کنه و ارومش می کنه
ات : جیمینا
جیمین : جانم قشنگم
ات : تو...تو منو تنها نمیزاری نه ؟ *فین فین
جیمین : چرا باید فرشتمو ول کنم هوم ؟
ات : من می ترسم *دوباره گریش شدت میگیره
جیمین : بیا یک قولی بهم بدیم
ات : چی ؟ *فین فین
جیمین : من و تو تا ابد ما بمونیم
ات : اوهوم *گریه
جیمین : یاااااا بیب گریه نکننننن
ات سرشو از تو سینه ی جیمین میکشه بیرون و با چشای اشکی و مژه های بهم چسبیده نگاش میکنه
جیمین : میدونستی میمیرم برای اون چشات که وقتی گریه می کنی برق می زنن ؟
ات : این...این حرفا بهت...نمیاد *فین فین
جیمین : یااااااا چرااااااا
ات : دوست دارم جیمینااا *بغض
جیمین : منم فرشته
بعد 5 مین ات تو بغل جیمین اروم میشه
جیمین : حالا بیا بفهمیم هانول چشه هوم ؟
ات : اوهوم
جیمین : من بهش زنگ می زنم
(تمام مدت کال روی ایفونه و اتم می شنوه ولی هانول اینو نمی دونه)
+ مکالمه ی هانول و جیمین +
جیمین : الو
هانول : هوم ؟
جیمین : تو اون حرفو واقعن زدی ؟
هانول : کدوم حرف
جیمین : اینکه منو دوست داری
هانول : چطور
جیمین : خب می خواستم بگم منم دوست دارم *به ات چشمک می زنه
هانول : پسره ی عوضی بیشعور مریض اسکل خر چیزکش گاو اولاغ می خوای به خواهر من خیانت کنیییییی *عربده
جیمین : * جر خوردن از خنده
ات : *هم گریه می کنه و هم داره از خنده میمیره
هانول : اون صدای خنده ی اته ؟
ات : اوهوم
جیمین : می خواستم به ات ثابت کنم اسکلش کردی
هانول : عیششش
جیمین : ولی گاو نر نفهم زنم کلی به خاطرت گریه کرد
هانول : اتم ببخشید نمی خواستم ناراحتت کنم ، و تو اقای جیمین کی گفته اتمو میدم بهت ؟ باید بیای خاستگاری فک می کنم راجبش که به درد یک فرشته می خوری یا نه
جیمین : دیگه داری پیاز می خوری برو بمیر بای بایییی
*قطع می کنه
+ پایان مکالمه ی هانول و جیمین +
جیمین : دیدی ؟
ات : مرسی جیمیناااا ، دوست دارمممممم *میپره روی جیمین و بغلش می کنه
جیمین : منم جوجه *خنده
ات : حیحی *😅
جیمین : خب خب خب کجا بودیم *شیطون
ات : پسرم من برم حموم
جیمین دست اتو می کشه و...
^ادامه دارد...^
۱۷.۷k
۳۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.