سناریو:وقتی میبخشیشون پارت۱

نامجون:ا/ت میشه برگردی بدون تو نمیتونم
ا/ت:تو به من خیانت کردی توقع داری برگردم(عصبانیت)
نامجون:شروع میکنه به گریه کردن
ا/ت وقتی گریه های نامجون رو میبینه حالش بد میشه و نامجونو بغل میکنه و میبخشش

جین:ا/ت اینجا چیکار میکنی؟
ا/ت:من اینجا کار میکنم
جین:تو نمیتونی اینجا کار کنی
ا/ت:چرا مگه تو چیکاره ی منی
جین:شوهرتم
ا/ت: تو به من خیانت کردی پس دیگه شوهرم نیستی (با داد)
جین:(حالت چهرش غمگین میشه)میشه تروخدا برگردی من پشیمونم
ا/ت:برای پشیمونی دیره (میخواد بره که یکدفعه صدای افتادن میشنوه)
ا/ت:جیننن حالت خوبه؟تروخدا بیدار شو من میبخشمت(گریه)
جین:یک چشمشو باز میکنه و میگه دیدی هنوز دوسم داری بعد میخنده و بغلت میکنه

شوگا:(وقتی میبینه تو بار داری با یک پسر میرقصی عصبی میشه و میاد پسره رو میزنه و با خودش میبرتت)
شوگا:چرا داشتی با اون پسره میرقصیدی؟(داد)
ا/ت:چون دلم میخواست به تو هم هیچ ربطی نداره تو کارای من دخالت نکن تو فقط یک خیانتکاری برای من(داد)
شوگا:ا/ت من نمیخواستم من دوست دارم بفهم(داد)تو فقط مال منی
ا/ت:شروع میکنه به گریه کردن و میخواد بره کع شوگا دستشو میگیره و شروع میکنه به بوسیدنش و بعد ا/ت رو بغل میکنه و ارومش میکنه
شوگا:منو ببخش اشتباه کردم
ا/ت:مگه میشه کسی که عاشقشمو نبخشم

جیهوپ
ا/ت وقتی خبر خودکشی هوبی رو میشنوه سریع خودشو به بیمارستان میرسونه
ا/ت:جیهوپ عزیزم تروخدا بیدار شو گفتی تنهام نمیزاری اینچه کاریه با خودت کردی من هنوز عاشقتم میبخشمت فقط بیدار شو(داد وگریه شدید)
جیهوپ:قول بده تا بیدارشم
ا/ت:جی...هوپ تو بیدار..شدی (ا/ت میپره روش و شروع میکنه به زدنش )عوضی اینچه کاری بود با خودت کردی به من فکر نکردی
جیهوپ دستای ا/ت رو میگیره و میگه:ا/ت منو ببخش وبرگرد من خیلی....
ا/ت یک دفعه شروع به بوسیدنش میکنه
ا/ت :اگه نبخشیدبودمت الان اینجا نبودم پس سریع خوب شو