ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران دکان غذاخوری بود که بالای
ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران دکان غذاخوری بود که بالای پیشخوان دکانش نوشته بود :
"نسیه و پول دستی داده میشود به قدر قوه"
و هر وقت کودکانی که برای بردن غذا برای صاحبکارانشان می آمدند را میدید لقمه ای چرب و لذیذ از بهترین گوشت و کباب و ته دیگ زعفرانی درست می کرد و خود با دستانش بر دهان آنها میگذاشت و میگفت مبادا صاحبکارش به او از این غذا ندهد و او چشمش به این غذا بماند و من شرمنده خدا شوم.
او بهترین کاسب قرن حاج میرزا عابد نهاوندی بود معروف به "مرشد چلویی"
پیرمردی بلندقامت با چهره ای بسیار نورانی و خوشرو و با محاسنی سفید.
خدا رحمتش کند
چقدر در این دوره نیاز به اینجور انسانها داریم.
این شعر از آن مرحوم است:
کو آن کسی که کار برای خدا کند؟
به جای بی وفایی مردم وفا کند
هرچند خلق سنگ ملامت بر او زنند
به جای سنگ نیمه شبها دعا کند؟
"نسیه و پول دستی داده میشود به قدر قوه"
و هر وقت کودکانی که برای بردن غذا برای صاحبکارانشان می آمدند را میدید لقمه ای چرب و لذیذ از بهترین گوشت و کباب و ته دیگ زعفرانی درست می کرد و خود با دستانش بر دهان آنها میگذاشت و میگفت مبادا صاحبکارش به او از این غذا ندهد و او چشمش به این غذا بماند و من شرمنده خدا شوم.
او بهترین کاسب قرن حاج میرزا عابد نهاوندی بود معروف به "مرشد چلویی"
پیرمردی بلندقامت با چهره ای بسیار نورانی و خوشرو و با محاسنی سفید.
خدا رحمتش کند
چقدر در این دوره نیاز به اینجور انسانها داریم.
این شعر از آن مرحوم است:
کو آن کسی که کار برای خدا کند؟
به جای بی وفایی مردم وفا کند
هرچند خلق سنگ ملامت بر او زنند
به جای سنگ نیمه شبها دعا کند؟
۹۳۵
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.