خواستم کرببلا باشم شبی اما نشد

خواستم کرببلا باشم شبی اما نشد
زیر قبّه...یک شب جمعه... ولی آقا
نشد
.
با چه رویی من بگویم نوکرت بودم حسین
سهمم اما یک زیارت بین زائرها نشد
.
بعد از عمری گریه کردن در میان روضه ها
یک سفر تا کربلا در خواب هم حتی نشد
.
ترس دارم دوستان گویند بعد از مردنم
که فلانی آخرش هم رفت از دنیا...نشد.
دیدگاه ها (۴)

من مریض توام و از تو دوا می خواهمای مسیح دل من از تو شفا می...

بــــُـــگذار هــرکــــــــــــــــــــــه هــرچــــــــــــ...

زبان حال غیر سیدا مثل منبچه سید نشدم دست خودم نیست ولے وسط ...

ارباب...من برای حرم توو اربعین تو کشیدم نقشه‌ها...جان مادرت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط