سناریو: جادوی شکوه
سناریو: جادوی شکوه
پارت 78«بعد از سال ها گشادی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رسیدن به خونه*
نیک: همف.. خب مثل اینکه خونه نیست
یومه: یکم زود گفتی.. اونجا رو نگاه داره میاد اینجا... عوه.. چقدم عصبانیه
مادرنیک: امدن نزدیک*...
نیک: هوم.. ببین خواهشن الان غر نزنـ...
مادر نیک: سیلی زدن به یومه*
یومه: زیر لب* هرزه..
نیک: هوی.. چته
مادر نیک: خفه.. دختره جن *ده به هیچ دردی نمیخوره.. مهبتش دست پدرشه
نیک: چی داری میگی.. زده به سرت
یومه:*نیشخند*.. یکم.. زود فهمیدی
نیک:.. اینجا.. چه خبره
مادر نیک: قبل اینکه از پدرش بگیریمش.. مهبتشو ازش گرفته و دست خودشه.. این دختر مهبت قوی که باهاش معروف به شکوفه خونین در برف بود رو نداره
نیک: اما.. چندین بار دیدیم که از مهبتش استفاده کنه..
مادر نیک: این اون مهبت نیست.. ولی اینکه این مهبت ها رو از کجا اورده رو باید از خودش بپرسیم.. دختره هرزه*با لگد زدن تو دل یومه*
یومه: آخخ.. لعنتی
مادر نیک: گرفتن موهای یومه کوبیدن سرش تو دیوار*.. حرف بزن..
یومه:.. هه..*خنده *
مادر نیک: تچ.. اگه به درد نمیخوری لازم این اینجا باشی.. دیگه بهت نیازی نیست اگه هیچ منفعتی نداری.. زندگیتو به جهنم تبدیل میکنم..اول تو زجر کش میشی و بعد پدر و مادر و برادرت تا بفهمیم مهبت تو کدومشون مهرموم شده
یومه:... پشیمون میشی
مادر نیک: هه.. جالبه
نیک: بیهوش کردن مادرش*.. زنیکه رومخ...
یومه: همف
نیک: خب.. یه توضیح میخوام
یومه: اول اینو ببر.. یجا رو زمین نمونه
ادامه دارد...
پارت 78«بعد از سال ها گشادی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رسیدن به خونه*
نیک: همف.. خب مثل اینکه خونه نیست
یومه: یکم زود گفتی.. اونجا رو نگاه داره میاد اینجا... عوه.. چقدم عصبانیه
مادرنیک: امدن نزدیک*...
نیک: هوم.. ببین خواهشن الان غر نزنـ...
مادر نیک: سیلی زدن به یومه*
یومه: زیر لب* هرزه..
نیک: هوی.. چته
مادر نیک: خفه.. دختره جن *ده به هیچ دردی نمیخوره.. مهبتش دست پدرشه
نیک: چی داری میگی.. زده به سرت
یومه:*نیشخند*.. یکم.. زود فهمیدی
نیک:.. اینجا.. چه خبره
مادر نیک: قبل اینکه از پدرش بگیریمش.. مهبتشو ازش گرفته و دست خودشه.. این دختر مهبت قوی که باهاش معروف به شکوفه خونین در برف بود رو نداره
نیک: اما.. چندین بار دیدیم که از مهبتش استفاده کنه..
مادر نیک: این اون مهبت نیست.. ولی اینکه این مهبت ها رو از کجا اورده رو باید از خودش بپرسیم.. دختره هرزه*با لگد زدن تو دل یومه*
یومه: آخخ.. لعنتی
مادر نیک: گرفتن موهای یومه کوبیدن سرش تو دیوار*.. حرف بزن..
یومه:.. هه..*خنده *
مادر نیک: تچ.. اگه به درد نمیخوری لازم این اینجا باشی.. دیگه بهت نیازی نیست اگه هیچ منفعتی نداری.. زندگیتو به جهنم تبدیل میکنم..اول تو زجر کش میشی و بعد پدر و مادر و برادرت تا بفهمیم مهبت تو کدومشون مهرموم شده
یومه:... پشیمون میشی
مادر نیک: هه.. جالبه
نیک: بیهوش کردن مادرش*.. زنیکه رومخ...
یومه: همف
نیک: خب.. یه توضیح میخوام
یومه: اول اینو ببر.. یجا رو زمین نمونه
ادامه دارد...
۱.۸k
۲۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.