سناریو
درخواستی"
(خدایا منو ببخش)
وقتی بست فرندشونی و وسط دعوا میوفتی روی(سانسور)شون و ت*ریک میشن(دوتاتون عاشق همید و اعتراف نکردید)
نامجون:بیب بیا امشب یکم عشق بازی کنیم...میدونم که توهم دوسش داری...
ا.ت:بزار امشب اون عشقی که این همه پنهونش کردمو نشونت بدم...
جین:بیخیال جاست فرند بودنمون ا.ت...خیلی دوست دارم بدنتو لمس کنم...
ا.ت:منم خیلی دوست دارم که مال من بشی
شوگا:میشه دیگه دوستم نباشی؟
ا.ت:یعنی چی؟
شوگا:میخوام مال خودم باشی بیبی
جیهوپ:ا.ت دیگه نمیتونم تحمل کنم...واقعا میخوام داشته باشمت..!
ا.ت:من الانشم مال توام...
جیمین:من خیلی بیشتر از دوست بهت حس دارم ا.ت...بزار امشب صدای نا*ه هاتو بشنوم...
ا.ت:هیچ نتونستم به چشم یه دوست نگات کنم...
تهیونگ:خیلی خوب میدونم که توام دوسم داری ا.ت... پس عشقتو بهم ثابت کن...
جونگ کوک: قرار نبود الان بهت اعتراف کنم...تقصیر خودت بود که ت*ریکم پس بیا تا صبح بیدار بمونیم...جئون ا.ت...!
(میدونم این اسمات حساب نمیشد ولی کلا تو نوشتن اینجور چیزا استعداد ندارم...تقصیر من نیست! درخواستی داشتیم!)
(خدایا منو ببخش)
وقتی بست فرندشونی و وسط دعوا میوفتی روی(سانسور)شون و ت*ریک میشن(دوتاتون عاشق همید و اعتراف نکردید)
نامجون:بیب بیا امشب یکم عشق بازی کنیم...میدونم که توهم دوسش داری...
ا.ت:بزار امشب اون عشقی که این همه پنهونش کردمو نشونت بدم...
جین:بیخیال جاست فرند بودنمون ا.ت...خیلی دوست دارم بدنتو لمس کنم...
ا.ت:منم خیلی دوست دارم که مال من بشی
شوگا:میشه دیگه دوستم نباشی؟
ا.ت:یعنی چی؟
شوگا:میخوام مال خودم باشی بیبی
جیهوپ:ا.ت دیگه نمیتونم تحمل کنم...واقعا میخوام داشته باشمت..!
ا.ت:من الانشم مال توام...
جیمین:من خیلی بیشتر از دوست بهت حس دارم ا.ت...بزار امشب صدای نا*ه هاتو بشنوم...
ا.ت:هیچ نتونستم به چشم یه دوست نگات کنم...
تهیونگ:خیلی خوب میدونم که توام دوسم داری ا.ت... پس عشقتو بهم ثابت کن...
جونگ کوک: قرار نبود الان بهت اعتراف کنم...تقصیر خودت بود که ت*ریکم پس بیا تا صبح بیدار بمونیم...جئون ا.ت...!
(میدونم این اسمات حساب نمیشد ولی کلا تو نوشتن اینجور چیزا استعداد ندارم...تقصیر من نیست! درخواستی داشتیم!)
۶۴.۴k
۰۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.