به وصلش تا رسم صدبار بر خاک افکنَد شوقم...
براى اشک ها چشم مى شوم
براى تو جنگلی از اَبر
براى دلتنگى ، جاده
به سوی تو ، مزرعه ای قاصدک
براى بوسه هامان ، خُنكاىِ نسيم
برای گونه ها و لب هات
نمِ لغزنده قطره های باران
به وقتِ آغوشِ
خداحافظی و باد
آخرين دكمه پيرُهنی سپيد
كه با لمسِ انگشت های کشیده ات
می بندی...
براى تو جنگلی از اَبر
براى دلتنگى ، جاده
به سوی تو ، مزرعه ای قاصدک
براى بوسه هامان ، خُنكاىِ نسيم
برای گونه ها و لب هات
نمِ لغزنده قطره های باران
به وقتِ آغوشِ
خداحافظی و باد
آخرين دكمه پيرُهنی سپيد
كه با لمسِ انگشت های کشیده ات
می بندی...
۹.۰k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۱