سونگمین برات بستنی میخره ولی تو نمیخوری چون اون روز دندون

سونگمین برات بستنی میخره ولی تو نمیخوری چون اون روز دندونت درد میکرد بعد سونگمین ناراحت نشد و گفت اشکالی نداره نخور بالاخره هانی من نباید دندون درد بگیره
ا/ت: پس چیکار کنم؟ میندازیش دور؟
سونگمین : تو برو تو ماشین کولر بزن گرمت نشه من اینو میندازم دور
میری میشینی تو ماشین و یکم طول میکشه و سونگمین میاد.
ا/ت: چرا طول کشید؟ میبینی که دستاش خیس شده
سونگمین : چیزی نیست دستمو شستم
ا/ت : مگه به بستنی دست زدی؟
سونگمین 3 ثانیه سکوت میکنه و میگه نه چیزی نیست اشتباهی دستم خورد.
تو بهش شک میکنی. وقتی میرین به خونتون
سری میری روی تخت دراز میکشی و میبینی سونگمین هم اومد
ا/ت : چرا اومدی تو اتاق من؟
سونگمین: میشه امشب با هم بخوابیم؟ 😂
ا/ت : چی میگی؟؟؟؟ دیوونه شدی؟؟ برو بخواب رو تختت
سونگمین : اوکی داری میخوابی حتما جعبه طلاهات رو چک کن
ا/ت : وااا تو چت شده اوپا؟؟ 🤨
سونگمین میره بیرون اما معلومه که پشت در منتظرت وایستاده. تو کنجکاو میشی و میبینی که توی جعبه ی طلاهات یه حلقه ازدواج هست که بوی بستنی میده 🤧💗💗💗💗💗
چطور بود؟؟😁