شبی روباهی وارد گندمزاری شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدما
شبی روباهی وارد گندمزاری شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به صاحب مزرعه کمی ضررزد. پیرمردِ کشاورز کینه روباه را بدل گرفت و تصمیم گرفت انتقام بگیرد. مقداری پوشال به دُمِ روباه بست و آتش زد. روباه شعله ور در مزرعه به اینطرف و آن طرف میدوید و کشاورز هم به دنبالش، گندمزار به خاکستر تبدیل شد. وقتی کینه به دل گرفته و در پی انتقام هستیم، باید بدانیم آتش این انتقام دامن خودمان را هم خواهد گرفت، بهتر است ببخشیم وبگذریم.
۱.۹k
۰۸ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.