فیک: ددی من * فصل ۲* پارت: ۳
تهیونگ......
گفتم
+داگ استایل شو
_نه تهیونگ من از این کار بدم میاد
دیدم دوباره گفت تهیونگ که دیگه عصبانیتم ۱۰۰ برابر شد سریع برش گردوندم و کردم توش و شروع کردن محکم زدن
_عاحححح ببخشید دیدی بسه خواهش میکنم غلط کردم عاححح ( با درد )
به حرفش توجهی نکردم و محکم تر میزدم که اشکاش ریخت
_بسه ددی بسه لطفا( باگریه )
از اینکه داشت دستور میداد خوشم نیومد ولی طاقت دیدن اشکاشو نداشتم ازش کشیدم بیرون به تاج تخت تکیه دادم خوابومدش روی خودم
+سواری کن بیب بدو
شروع کرد روس دی کم سواری کردن که هم من هم اون داشتیم ناله میکردیم ولی اون بیشتر
+عاحححح
_عاح عاححححح عاححححححححححححححح
که ار ضا شدم توش و توی بغلم خوابوندمش که گفت
_ددی من هنوز ار ضا نشدم
برای همین من .......
گفتم
+داگ استایل شو
_نه تهیونگ من از این کار بدم میاد
دیدم دوباره گفت تهیونگ که دیگه عصبانیتم ۱۰۰ برابر شد سریع برش گردوندم و کردم توش و شروع کردن محکم زدن
_عاحححح ببخشید دیدی بسه خواهش میکنم غلط کردم عاححح ( با درد )
به حرفش توجهی نکردم و محکم تر میزدم که اشکاش ریخت
_بسه ددی بسه لطفا( باگریه )
از اینکه داشت دستور میداد خوشم نیومد ولی طاقت دیدن اشکاشو نداشتم ازش کشیدم بیرون به تاج تخت تکیه دادم خوابومدش روی خودم
+سواری کن بیب بدو
شروع کرد روس دی کم سواری کردن که هم من هم اون داشتیم ناله میکردیم ولی اون بیشتر
+عاحححح
_عاح عاححححح عاححححححححححححححح
که ار ضا شدم توش و توی بغلم خوابوندمش که گفت
_ددی من هنوز ار ضا نشدم
برای همین من .......
۷.۱k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.