یه مافیا نباید عاشق شه ولی.....

یه مافیا نباید عاشق شه ولی.....

نامی:خیله خب نگو

×شی ایز مشاور زوج ها

+حیحی خیلی خندیدم

×یا من هنوز ناراحتم از دستت

+ببخشید راضی شدی؟(کیوت)

لونا:بدبخت جیمین تا میخواد قهر کنه اتدلشو میبره

_اینو خوب اومد

@ هعی ما که هرچی اینکارا رو بکنیم فایده نداره

$کی گفته؟

@نیاز به گفتن نیست

$اهم خو الان چیکار کنم

@ هیچی

$دِ خب بگو چی میخوای

@ هیچیی

$(گریه الکی)من چیکار کنم الان

+ول کنین این چندش بازیارو جلوما

@ خودتو میگی دیگه؟

٪نه تو رو میگه

_چرت نگین دیگه کصخلا

×شروع شد دوباره

&فک کنم بهتره ما بریم دیگه

+بچه کو جیمین؟

×مگه پیش خودت نبود؟

+چی داری میگی من گذاشتمش روی میز جلوی تو

×یعنی چی؟(نگران)

_من همه جا رو گشتم نبود

+بچم (گریه)

_این چیه؟

+نامه؟بدش

_بیا

**نامه**

سلام ات کوچولو یونام یادته گفتم پشیمون میشی؟....اگه میخوای بچتو ببینی خودت تنها میای به این آدرس .....خودتو تحویل میدی و بچتو میگیری...اوه راستی اگه نیای فیلمه کشتنشو برات میفرستم امیدوارم بیای بای بای

**پایان نامه**

+جیمین بچم داره میمیره(گریه)

×آروم باش ات آروم باش تا یه فکری کنیم

+بچمو دارن میکشن تو میگی آروم باشم؟(داد)

×میدونم ات میدونم ولی آروم باش تا بتونیم نجاتش بدیم

+(گریه)
میرم خودمو تحویل میدم

٪نمیشه الان یه بچه توی شکمته نمیتونی اگه بری دوتاتون یه بلایی سرتون می

ته:چی؟

_دوباره؟

+خفه شین بچم داره میمیره(داد و گریه)

ته:خیله خب وایستین یه نقشه دارم

×لعنتی گفتم از خودت دورش نکن(عربده)

نامی:جیمین آروم باش نجاتش میدیم

ویو ات:داشتم دیوونه میشدم پتوی سوهو رو برداشتم و بو میکردم بوی سوهو رو میداد اشکام دونه دونه زمینو لمس میکردن جیمین بغلم کرده بود و هی میگفت نجاتش میدیم ولی من نمیشنیدم و گریه میگردم

ته:ببین ات میره خودشو تحویل میده و بچه رو میگیره

×اگه نداد چی؟از اون بعید نیست هرسه تاشونو بکشه چی

(میدونم کرم دارم این لحظه کات میکنم فوش آزاده😁)