وقتی اعتراف میکنن

نامجون :ا/ت من تو را دوست دارم بعد بلند میشه می بوسد



جین :ورلدواید هندسام تو رو دوست داره خودم میدونم دوسم داری همه ای مردم منو دوست دارم چون خوشگلم


چیهوپ :ا/ت منو دوست داری
ا/ت : آره
چیهوپ : پس از الان هم شانساین و دوست دخترم هستی


شوگا : ا/ت میشه هر وقت خوابم سروصدا نکنی و دوست دارم
ا/ت : چی ؟ چی گفتی
شوگا : هر وقت خوابم سروصدا نکن
ا/ت : بعدش
شوگا : دوست دارم
ا/ت منم دوست دارم
شوگا: پس بیا باهم بخوابیم



تهیونگ : ا/ت دوست دارم میشه دوست دخترم باشی
ا/ت : با منی؟
تهیونگ : پس باکیم من بعد بلند میشه می بوسد



کوکی :ا/ت من تا وقتی تو نبودی ناراحت و افسرده بودم ولی وقتی وارد زندگی من شدی دنیام رنگ پیدا کرد میشه دوست دخترم باشی
ا/ت : واقعا
کوک: اره دوست دخترم میشی
ا/ت : آره




جیمین: ا/ت من هر وقت باتوعم خوش حالم میشه از این بعد با من زندگی کنی میشه دوست دخترم باشی
ا/ت : جیمین منم دوست دارم
جیمین:پس دخترم میشی
ا/ت : بله




بچه ها اولین بارم بودم سناریو نوشتم اگر بد شده ببخشید