نویسنده : انجنیر غلام سخی ارزگانی
نویسنده : انجنیر غلام سخی ارزگانی
تا حال از واقعه درد ناک و جبران ناپذیر شهادت استاد عبدالعلی مزاری ، توسط اجیران اجنبی باند نژاد پرست و متعصب مذهبی طالبان افغان ، مدت بیس ویک سال سپری گردیده است . با تمام موانع و حوادث فاجعه آفرینی که بالای همهء اتباع ( اعم از پشتون و غیر پشتون و مسلمان و غیر مسلمان ) تحت ستم و محکوم تاریخ غم افزای افغانستان از سوی دشمنان داخلی و حامیان خارجی شان با نا انسانی ترین شیوه هم صورت گرفته است ؛ بازهم از آن زمان تا کنون ، شاهد تجلیل پر شکوه سالگرد شهادت رهبر شهید استاد مزاری توسط ارادتمندان ، طرافداران و جامعه ریسمان بدوش هزاره در داخل و خارج و حتا در نقاط روستایی هزاره در افغانستان نیز هستیم .
چنانچه پس از سقوط رژیم نژاد پرست و طالبان انسان کش و ترویستان بین المللی در افغانستان ، شاهد هفتمین برگذاری سال روز شهادت استاد مزاری ، با شرکت بیش از یکصد هزار نفر اعم از مرد و زن در شهر باستانی کابل بودیم که بدون برنامه ریزی و مصارف دولتی ، فقط بصورت طبیعی و عشق سرشار پا برهنه گان ، جوالی های ریسمان بدوشان هزاره تجلیل گردیدند . و این مراسم پر عظمت از طریق مراجع و منابع خبر رسانی های داخلی و جهانی نیز به آگاهی مردمان گیتی رسانیده شدند که گویای همبستگی مردم تشنهء آزادی ، عدالت اجتماعی و برابری پس از یک قرن خونبار و سکوت آفرین ، از رهبر سیاسی و ملی شان در تاریخ سیاسی- اجتماعی افغانستان است .
اگر مبالغه نکرده باشم ، مردم ما نسبت به مراسم روز عاشورای حسینی ، بیشتر و با کیفیت تر سال روز شهادت استاد مزاری شهید را تجلیل می نمایند . و قتی که مردم ستمدیده و به غل و زنجیر کشیدهء هزاره از یک نگاه بر مبنای اعتقاد دینی خود نسبت به قرآن کریم و اسلام محمدی و خاندانش همه ساله در ماه محرم در سوگ شهادت امام حسین ( ع ) نشسته و روز عاشورا را با نذر ، خیرات ، ماتمداری ، سینه زنی و ... تجلیل می نمودند و می کنند .
و از سوی دیگر شرکت گستردهء جامعه هزاره در روزعاشورا بیانگر ارضای عقده گشایی دردها ، محرومیت ها و مصیبت های گوناگون اجتماعی ، سیاسی وغیره ناشی از نظام های خودکامه ضد دموکراتیک ، هژمونی خواهی اقشار خاصی پشتون سالاری و خرافات فرهنگ قبیلوی مسلط در مناسبات جامعه بود که با فریاد ها و گریه های غم انگیز ، ظاهرا وضع روانی خودها را تسکین می بخشیدند . گویا اینکه عاشورای حسینی به یک روز ظلم های سیاسی ، محرومیت های اجتماعی روزمره و تاریخی را از بالای جامعه کشور به صورت کل و از بالای هزاره ها به طور خاصی رفع نموده باشد .
اما ، مسأله تجلیل برگذاری شهادت استاد مزاری و اما حسین ( ع ) از لحاظ ماهوی و همچنان با توجه به شرایط زمان و نیازمندی آن فرق دارد . شهادت امام حسین با صبغهء مذهبی و رنگ نامحسوس سیاسی برگذار می گردید . ولی تجلیل از سال روز شهادت بابه مزاری ، قبل از همه جنبهء سیاسی ، اجتماعی و ملی آن برجسته بوده تا مسایل دیگر آن که نمی توان این واقعیت را کتمان نمود .
برای اینکه بعد از قرن های اسارتبار خونین و تسلط هارترین فاشیسم سازمان یافته دولتی بالای جامعه چند قومی بدین سو بوده که موضوع تحقق حقوق مدنی و سیاسی جامعه هزاره در جوار حقوق عادلانه سایر جوامع با هم خواهر- برادر افغانستان ، برای نخستین بار توسط استاد شهید مزاری بصورت علنی و با رشادت تام در حاکمیت سیاسی افغانستان مطرح گردید .
مردم هزاره نه تنها به خاطر اینکه پس از چند قرن مظلت بار برای اولین بار صاحب پیشوای فرهمند مذهبی و سپهسالار با شهامت نظامی و سیاسی- ملی خود شدند ؛ بلکه از آن جهت 22 حوت روز شهادت استاد بابه مزاری را با عظمت ویژهء تجلیل می نمایند که استاد مزاری پس از قرن ها سکوت مرگبار بر جوامع تحت ستم ، یگانه و اولین شخصیتی ملی برخواسته از متن جامعهء ریسمان بدوشان و بقایای کله منارها در هزارستان در خون تپیده بود که با سرسختی و پیگیری تمام از تحقق حقوق مساوی همهء اقوام تابع در کشور ، در یک حکومت فراگیر ملی با اصل شایسته سالاری و معیارهای پذیرفته شده یی بین المللی در برابر میراث انحصاری حاکمیت نژاد پرستان حمایت نمود . تا جائیکه به خاطر پشتیبانی از عدالتخواهی برای مردم به پیشواز شهادت هم شتافت . و همچنان میراث حق طلبانه انسانی ، ملی و دموکراتیک را برای یک افغانستان تجزیه ناپذیر و مردمش بجا گذاشت .
فلهذا ، روی این ملحوظ است که همه ساله شاهد تجلیل سال روز شهادت استاد مزاری در داخل و خارج و به خصوص در مناطق هزارستان و هزاره نشین به طور ویژهء هستیم که کیفیت آن نسبت به تجلیل روز عاشورای حسینی کاملا تفاوت جوهری داشته که همه ساله با شکوهمندی خاصی صورت می گیرد و این به یک واقعیت عینی تبدیل شده است .
چنانچه می بینیم که روز عاشورا توسط هزاره های مهاجر در
تا حال از واقعه درد ناک و جبران ناپذیر شهادت استاد عبدالعلی مزاری ، توسط اجیران اجنبی باند نژاد پرست و متعصب مذهبی طالبان افغان ، مدت بیس ویک سال سپری گردیده است . با تمام موانع و حوادث فاجعه آفرینی که بالای همهء اتباع ( اعم از پشتون و غیر پشتون و مسلمان و غیر مسلمان ) تحت ستم و محکوم تاریخ غم افزای افغانستان از سوی دشمنان داخلی و حامیان خارجی شان با نا انسانی ترین شیوه هم صورت گرفته است ؛ بازهم از آن زمان تا کنون ، شاهد تجلیل پر شکوه سالگرد شهادت رهبر شهید استاد مزاری توسط ارادتمندان ، طرافداران و جامعه ریسمان بدوش هزاره در داخل و خارج و حتا در نقاط روستایی هزاره در افغانستان نیز هستیم .
چنانچه پس از سقوط رژیم نژاد پرست و طالبان انسان کش و ترویستان بین المللی در افغانستان ، شاهد هفتمین برگذاری سال روز شهادت استاد مزاری ، با شرکت بیش از یکصد هزار نفر اعم از مرد و زن در شهر باستانی کابل بودیم که بدون برنامه ریزی و مصارف دولتی ، فقط بصورت طبیعی و عشق سرشار پا برهنه گان ، جوالی های ریسمان بدوشان هزاره تجلیل گردیدند . و این مراسم پر عظمت از طریق مراجع و منابع خبر رسانی های داخلی و جهانی نیز به آگاهی مردمان گیتی رسانیده شدند که گویای همبستگی مردم تشنهء آزادی ، عدالت اجتماعی و برابری پس از یک قرن خونبار و سکوت آفرین ، از رهبر سیاسی و ملی شان در تاریخ سیاسی- اجتماعی افغانستان است .
اگر مبالغه نکرده باشم ، مردم ما نسبت به مراسم روز عاشورای حسینی ، بیشتر و با کیفیت تر سال روز شهادت استاد مزاری شهید را تجلیل می نمایند . و قتی که مردم ستمدیده و به غل و زنجیر کشیدهء هزاره از یک نگاه بر مبنای اعتقاد دینی خود نسبت به قرآن کریم و اسلام محمدی و خاندانش همه ساله در ماه محرم در سوگ شهادت امام حسین ( ع ) نشسته و روز عاشورا را با نذر ، خیرات ، ماتمداری ، سینه زنی و ... تجلیل می نمودند و می کنند .
و از سوی دیگر شرکت گستردهء جامعه هزاره در روزعاشورا بیانگر ارضای عقده گشایی دردها ، محرومیت ها و مصیبت های گوناگون اجتماعی ، سیاسی وغیره ناشی از نظام های خودکامه ضد دموکراتیک ، هژمونی خواهی اقشار خاصی پشتون سالاری و خرافات فرهنگ قبیلوی مسلط در مناسبات جامعه بود که با فریاد ها و گریه های غم انگیز ، ظاهرا وضع روانی خودها را تسکین می بخشیدند . گویا اینکه عاشورای حسینی به یک روز ظلم های سیاسی ، محرومیت های اجتماعی روزمره و تاریخی را از بالای جامعه کشور به صورت کل و از بالای هزاره ها به طور خاصی رفع نموده باشد .
اما ، مسأله تجلیل برگذاری شهادت استاد مزاری و اما حسین ( ع ) از لحاظ ماهوی و همچنان با توجه به شرایط زمان و نیازمندی آن فرق دارد . شهادت امام حسین با صبغهء مذهبی و رنگ نامحسوس سیاسی برگذار می گردید . ولی تجلیل از سال روز شهادت بابه مزاری ، قبل از همه جنبهء سیاسی ، اجتماعی و ملی آن برجسته بوده تا مسایل دیگر آن که نمی توان این واقعیت را کتمان نمود .
برای اینکه بعد از قرن های اسارتبار خونین و تسلط هارترین فاشیسم سازمان یافته دولتی بالای جامعه چند قومی بدین سو بوده که موضوع تحقق حقوق مدنی و سیاسی جامعه هزاره در جوار حقوق عادلانه سایر جوامع با هم خواهر- برادر افغانستان ، برای نخستین بار توسط استاد شهید مزاری بصورت علنی و با رشادت تام در حاکمیت سیاسی افغانستان مطرح گردید .
مردم هزاره نه تنها به خاطر اینکه پس از چند قرن مظلت بار برای اولین بار صاحب پیشوای فرهمند مذهبی و سپهسالار با شهامت نظامی و سیاسی- ملی خود شدند ؛ بلکه از آن جهت 22 حوت روز شهادت استاد بابه مزاری را با عظمت ویژهء تجلیل می نمایند که استاد مزاری پس از قرن ها سکوت مرگبار بر جوامع تحت ستم ، یگانه و اولین شخصیتی ملی برخواسته از متن جامعهء ریسمان بدوشان و بقایای کله منارها در هزارستان در خون تپیده بود که با سرسختی و پیگیری تمام از تحقق حقوق مساوی همهء اقوام تابع در کشور ، در یک حکومت فراگیر ملی با اصل شایسته سالاری و معیارهای پذیرفته شده یی بین المللی در برابر میراث انحصاری حاکمیت نژاد پرستان حمایت نمود . تا جائیکه به خاطر پشتیبانی از عدالتخواهی برای مردم به پیشواز شهادت هم شتافت . و همچنان میراث حق طلبانه انسانی ، ملی و دموکراتیک را برای یک افغانستان تجزیه ناپذیر و مردمش بجا گذاشت .
فلهذا ، روی این ملحوظ است که همه ساله شاهد تجلیل سال روز شهادت استاد مزاری در داخل و خارج و به خصوص در مناطق هزارستان و هزاره نشین به طور ویژهء هستیم که کیفیت آن نسبت به تجلیل روز عاشورای حسینی کاملا تفاوت جوهری داشته که همه ساله با شکوهمندی خاصی صورت می گیرد و این به یک واقعیت عینی تبدیل شده است .
چنانچه می بینیم که روز عاشورا توسط هزاره های مهاجر در
۱۱۵.۵k
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.