چن پارتی جیمین پارت: 9
_با اینکه خیلی بهم بدی کردی ولی باشه
انتظار شنیدن همچین حرفی ازم نداشت اینو اون چهره متعحب و چشماش که برق زد میشد فهمید
جیمین: یااا میدونستم قبول میکنی(خنده)
تا حالا ندیدم بخنده بهتر بگم خندشو ندیدم خیلی لبخند شیرینی داشت فقط لباش نبودن که میخندیدن چشماشم با لباش میخندیدن و واقعا چهره کیوتی ازش میساختن
سه جین: ببین هانا نباید بفهمه
خندش جمع شدو گف
_اخه به اون دختره ی وحشی چه
سه جین: هی داریم راحب دوستم حرف میزنیما
جیمین: خیله خب باشه ولی چرا نباید بفهمه
سه جین: خب چطور بگم.... هانا یکم زیادی ازت بدش میاد و رو مخشی
نزاشت ادامه بدم با داد گف
_نه که من خیلی ازون حاظر جوابه وحشی خوشم میاد
سه جین:هانا بخاطر اینکه برام قلدری میکنه بدش میاد تو چرا ازون بدت میاد اخه
جیمین: خیلی رومخع همش حاظر جوابی میکنه زبون دراز
البته حقم داشت هانا ی چیزی فراتر از زبون داشت
سه جین: ولی کسی نباید بفهمه تو مدرسه
جیمین: باشه ولی من بگم به اذیت کردنت ادامه میدم
ی نگاه تاسف باری بهش کردمو پله هارو پیش گرفتم و از پشت بوم اومدم پایین
نمیدونم چرا این ادم اینقد عوضیه مثلا دارم کمکش میکنم واقعا درکش نمیکنم
انتظار شنیدن همچین حرفی ازم نداشت اینو اون چهره متعحب و چشماش که برق زد میشد فهمید
جیمین: یااا میدونستم قبول میکنی(خنده)
تا حالا ندیدم بخنده بهتر بگم خندشو ندیدم خیلی لبخند شیرینی داشت فقط لباش نبودن که میخندیدن چشماشم با لباش میخندیدن و واقعا چهره کیوتی ازش میساختن
سه جین: ببین هانا نباید بفهمه
خندش جمع شدو گف
_اخه به اون دختره ی وحشی چه
سه جین: هی داریم راحب دوستم حرف میزنیما
جیمین: خیله خب باشه ولی چرا نباید بفهمه
سه جین: خب چطور بگم.... هانا یکم زیادی ازت بدش میاد و رو مخشی
نزاشت ادامه بدم با داد گف
_نه که من خیلی ازون حاظر جوابه وحشی خوشم میاد
سه جین:هانا بخاطر اینکه برام قلدری میکنه بدش میاد تو چرا ازون بدت میاد اخه
جیمین: خیلی رومخع همش حاظر جوابی میکنه زبون دراز
البته حقم داشت هانا ی چیزی فراتر از زبون داشت
سه جین: ولی کسی نباید بفهمه تو مدرسه
جیمین: باشه ولی من بگم به اذیت کردنت ادامه میدم
ی نگاه تاسف باری بهش کردمو پله هارو پیش گرفتم و از پشت بوم اومدم پایین
نمیدونم چرا این ادم اینقد عوضیه مثلا دارم کمکش میکنم واقعا درکش نمیکنم
۷.۰k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.