دو پارتی ( لبخند شیرین )¹
دو پارتی از جیهوپ
بسته اش امروز میرسید و دل تو دلش نبود تا ببینه پدرش امسال برای تولدش چی میفرسته! به هرحال امسال 18 ساله میشد پس کادوش هم باید مهم میبود!
نگاهی به ساعت که عدد 9 صبح رو نشون میداد انداخت، پستچی احتمالا تا نیم ساعت دیگه میرسید و بسته اش رو هم می اورد اما ا/ت با هیجان از پنجره اتاقش انتظار بسته اش را منتظر بود و گاهی هم با خودش حرف میزد!
ات : بابا گفت بسته ام رو هفته پیش پست کرده پس مطمئنم امروز میرسه
ولی اگه امروز نرسه چی؟ به هرحال به اون پستچی پیر اعتمادی نیست اگه خواب بمونه یا مریض شده باشه و امروز نتونه بیاد
همینطور که با خودش کلنجار میرفت صدای زنگ باعث شد لحظه ای ساکت شه و به در نگاه کنه!
ات : وای حتما خودشه
و با عجله پرید بیرون و در خونه رو باز کرد
ات : بسته ام....
حرفشو با دیدن پستچی جدید خورد ....
پسری که لباس فرم اداره پست رو به تن داشت و جلوی در ایستاده بود هیچ شباهتی به اون پیرمرد نداشت و برعکس انقدر جذاب و زیبا بود که ا/ت لحظه ای هول شد و در رو بست
نفسش رو صدا دار بیرون داد و لب زد
ات : خدایا اون یه آدم بود یا فرشته ؟
صدای بم پسر،ا/ت رو به خودش آورد
جیهوپ : خانم؟ بسته تون رو نمیخواین تحویل بگیرین؟ من عجله دارم
ناخودآگاه دستی به موهای شلخته و نامرتبش کشید و بعد از کمی صاف کردنشون، در رو باز کرد
و بدون نگاه کردن به چشم های اون پسر منتظر بسته اش شد
پستچی بسته رو به دستش داد و با صدای گیرایی شروع به صحبت کرد
جیهوپ :عموم گفت اولین نفر بسته شما رو بدم تا مث دفعه پیش کله شو بخاطر دیر کردن نکنین،
خنده کوتاهی کرد و ادامه داد:
جیهوپ :میدوارم که دیر نکرده باشم خانم جوان
ا/ت با شنیدن این حرفا قرمز شد و سریع جواب داد:
ات : نه شما دیر نکردین راستش من خیلی عجله داشتم
جیهوپ خنده ی زیبا و قشنگی تحویل دختر داد و خودکار رو به دست ا/ت داد
و برگه رو جلوش گرفت:
جیهوپ : لطفا اینجارو امضا کنید
به سرعت خودکار رو از دستش گرفت و امضا زد و خواست در رو ببنده که صدای خنده جیهوب بلند شد
جیهوپ : اگه دوس دارین خودکار پیشتون بمونه، مشکلی نداره
ا/ت دوباره سرخ شد و خودکار رو به دستش داد و در رو محکم کوبید و نگاهش به بسته افتاد:
ات : ای وای بستم رسیدد
و با هیجان بسته رو باز کرد و اول نامه وبعد جعبه مشکی رنگ رو بیرون آورد
جعبه رو باز کرد و گردنبند مسیح به صلب کشیده رو تو دست گرفت...
بسته اش امروز میرسید و دل تو دلش نبود تا ببینه پدرش امسال برای تولدش چی میفرسته! به هرحال امسال 18 ساله میشد پس کادوش هم باید مهم میبود!
نگاهی به ساعت که عدد 9 صبح رو نشون میداد انداخت، پستچی احتمالا تا نیم ساعت دیگه میرسید و بسته اش رو هم می اورد اما ا/ت با هیجان از پنجره اتاقش انتظار بسته اش را منتظر بود و گاهی هم با خودش حرف میزد!
ات : بابا گفت بسته ام رو هفته پیش پست کرده پس مطمئنم امروز میرسه
ولی اگه امروز نرسه چی؟ به هرحال به اون پستچی پیر اعتمادی نیست اگه خواب بمونه یا مریض شده باشه و امروز نتونه بیاد
همینطور که با خودش کلنجار میرفت صدای زنگ باعث شد لحظه ای ساکت شه و به در نگاه کنه!
ات : وای حتما خودشه
و با عجله پرید بیرون و در خونه رو باز کرد
ات : بسته ام....
حرفشو با دیدن پستچی جدید خورد ....
پسری که لباس فرم اداره پست رو به تن داشت و جلوی در ایستاده بود هیچ شباهتی به اون پیرمرد نداشت و برعکس انقدر جذاب و زیبا بود که ا/ت لحظه ای هول شد و در رو بست
نفسش رو صدا دار بیرون داد و لب زد
ات : خدایا اون یه آدم بود یا فرشته ؟
صدای بم پسر،ا/ت رو به خودش آورد
جیهوپ : خانم؟ بسته تون رو نمیخواین تحویل بگیرین؟ من عجله دارم
ناخودآگاه دستی به موهای شلخته و نامرتبش کشید و بعد از کمی صاف کردنشون، در رو باز کرد
و بدون نگاه کردن به چشم های اون پسر منتظر بسته اش شد
پستچی بسته رو به دستش داد و با صدای گیرایی شروع به صحبت کرد
جیهوپ :عموم گفت اولین نفر بسته شما رو بدم تا مث دفعه پیش کله شو بخاطر دیر کردن نکنین،
خنده کوتاهی کرد و ادامه داد:
جیهوپ :میدوارم که دیر نکرده باشم خانم جوان
ا/ت با شنیدن این حرفا قرمز شد و سریع جواب داد:
ات : نه شما دیر نکردین راستش من خیلی عجله داشتم
جیهوپ خنده ی زیبا و قشنگی تحویل دختر داد و خودکار رو به دست ا/ت داد
و برگه رو جلوش گرفت:
جیهوپ : لطفا اینجارو امضا کنید
به سرعت خودکار رو از دستش گرفت و امضا زد و خواست در رو ببنده که صدای خنده جیهوب بلند شد
جیهوپ : اگه دوس دارین خودکار پیشتون بمونه، مشکلی نداره
ا/ت دوباره سرخ شد و خودکار رو به دستش داد و در رو محکم کوبید و نگاهش به بسته افتاد:
ات : ای وای بستم رسیدد
و با هیجان بسته رو باز کرد و اول نامه وبعد جعبه مشکی رنگ رو بیرون آورد
جعبه رو باز کرد و گردنبند مسیح به صلب کشیده رو تو دست گرفت...
۶۶.۱k
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.