پارت153
#پارت153
شیطونکِ بابا🥺💜
+ بیداری نه؟!
جوابی بهش ندادم که از پشت بغلم کرد و منو محکم به خودش فشرد ، انقد محکم فشار میداد که نفس کشیدنم حتی برام سخت شده بود
چند دقیقه ای مجبورا تحمل کردم که نفساش منظم شد و فهمیدم که خوابش برده
خواشتم حلقه ی دستاشو از دور خودم باز کنم ، یکمی وول خوردم که یکم آزاد شدم و تونستم نفس آسوده ای بکشم
تا صب به همون حالت تو بغلش بودم و اصلا نتونستم درست حسابی بخوابم....
صبح وقتی بیدارشد دوباره خودمو زدم به خواب و چشمامو بستم
از روی تخت بلند شد و روی موهامو بوسید ، انقد خسته بودم که با رفتن افراز فوری خوابم برد و چشمام سنگین شد....
گرم خواب بودم که با تکون تکونای افراز به زور چشمامو باز کردم
_ ها؟
+ ها چیه؟! پاشو باید برم صبحونه بخوریم
چشمامو مالیدم و به زور گفتم:
_ من خوابم میاد ، گشنمم نیست
پتورو انداختم روی سرم که تو کسری از ثانیه افراز پتورو از روم کشید و داد زد:
+ تا ۳ میشمارم از تخت اومده باشی پایین
وای دوسداشتم بگیرم جرش بدم
+ یک
به سختی نیم خیز شدم روی تخت و دستی به صورتم کشیدم
+ پنج دقیقه وقت داری تا کاراتو بکنی ، پس زود باش
کارد میزدی خونم درنمیومد!!! هرچی فحش بلد بودم تو دلم نثارش کردم و به سمت دسشویی رفتم
دستو صورتمو فوری شستم و با حوله خشکش کردم....
شیطونکِ بابا🥺💜
+ بیداری نه؟!
جوابی بهش ندادم که از پشت بغلم کرد و منو محکم به خودش فشرد ، انقد محکم فشار میداد که نفس کشیدنم حتی برام سخت شده بود
چند دقیقه ای مجبورا تحمل کردم که نفساش منظم شد و فهمیدم که خوابش برده
خواشتم حلقه ی دستاشو از دور خودم باز کنم ، یکمی وول خوردم که یکم آزاد شدم و تونستم نفس آسوده ای بکشم
تا صب به همون حالت تو بغلش بودم و اصلا نتونستم درست حسابی بخوابم....
صبح وقتی بیدارشد دوباره خودمو زدم به خواب و چشمامو بستم
از روی تخت بلند شد و روی موهامو بوسید ، انقد خسته بودم که با رفتن افراز فوری خوابم برد و چشمام سنگین شد....
گرم خواب بودم که با تکون تکونای افراز به زور چشمامو باز کردم
_ ها؟
+ ها چیه؟! پاشو باید برم صبحونه بخوریم
چشمامو مالیدم و به زور گفتم:
_ من خوابم میاد ، گشنمم نیست
پتورو انداختم روی سرم که تو کسری از ثانیه افراز پتورو از روم کشید و داد زد:
+ تا ۳ میشمارم از تخت اومده باشی پایین
وای دوسداشتم بگیرم جرش بدم
+ یک
به سختی نیم خیز شدم روی تخت و دستی به صورتم کشیدم
+ پنج دقیقه وقت داری تا کاراتو بکنی ، پس زود باش
کارد میزدی خونم درنمیومد!!! هرچی فحش بلد بودم تو دلم نثارش کردم و به سمت دسشویی رفتم
دستو صورتمو فوری شستم و با حوله خشکش کردم....
۷.۱k
۰۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.