پارت ۲ شتو و ا/ت
ا/ت :زنگ که خورد ایزاوا اومد ما رو برد توی حیاط مدرسه و بهمون گفت یکی یکی کوسه هامونو نشون بدیم همه کوسه ی هم دیگه رو میدونستن چون از سال دو ماه میگذشت ولی من تا اومده بودم پس اول من رفتم فقط کافی بود یه توپ رو پرت کنیم و ببینیم تا کجا میره از اون جایی که کوسه ی من حیوانات وحشی بود میتونستم به عقاب تبدیل بشم و توپو پرت کنم ولی وقتی توپ رو پرت کردم مسافت زیادی نرفت و برای همین باکوگو یه خنده ریزی کرد و گفت (از داداشت یاد بگیر نفله)و اومد کنارت توپو از ایزاوا گرفت و پرت کرد تا بی نهایت رفت چون با انفجار پرتش کرد
رفتی کنار اوراراکا وایسادی
اوراراکا : (هی اشکال نداره پیش میاد ناراحت نباش ) بقیه هم حرف اوراراکا رو تایید کردن
که یهو المایت از ناکجا آباد پیداش شد 😂
المایت : (هی ا/ت جوان ناراحت نباش تمرین میکنی درست میشه )
{خب اینجا باز من میام که یه توضیح کوتاهی بدم خب اینجا ا/ت با المایت چند وقتی هست که آشناست و از قبل مربی ا/ت خود المایت بوده }
________________________________________________________________________________
خب بچه ها اینم از پارت دومم
وایسا ببینم کجا داری میری همین الان دارم پارت سومم مینویسم بیا اینم بخون بعد برو
😂🙂
رفتی کنار اوراراکا وایسادی
اوراراکا : (هی اشکال نداره پیش میاد ناراحت نباش ) بقیه هم حرف اوراراکا رو تایید کردن
که یهو المایت از ناکجا آباد پیداش شد 😂
المایت : (هی ا/ت جوان ناراحت نباش تمرین میکنی درست میشه )
{خب اینجا باز من میام که یه توضیح کوتاهی بدم خب اینجا ا/ت با المایت چند وقتی هست که آشناست و از قبل مربی ا/ت خود المایت بوده }
________________________________________________________________________________
خب بچه ها اینم از پارت دومم
وایسا ببینم کجا داری میری همین الان دارم پارت سومم مینویسم بیا اینم بخون بعد برو
😂🙂
۳.۶k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.